اسلام کوئست
yemen
نازائی :: کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین

کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین

کتابی است نوشته ی علامه محمد حسین حسینی طهرانی رحمه الله

کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین

کتابی است نوشته ی علامه محمد حسین حسینی طهرانی رحمه الله

کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین

کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین

کتابی است نوشته ی علامه محمد حسین حسینی طهرانی رحمه الله
----------------------
اصل‌ این‌ رساله‌ قسمتی‌ از جلد اوّل‌ «نور ملکوت‌ قرآن‌» می‌باشد ، که‌ به‌ تفسیر آیۀ : وَ لَا یَقْتُلْنَ أَوْلَـٰدَهُنَّ پرداخته‌ و به‌ جهت‌ اهمّیّت‌ مطالب‌ ، از آن‌ کتاب‌ استخراج‌ و بطور مستقلّ به‌ نام‌ «رسالۀ نکاحیّه‌» منتشر گردید .
و چون‌ در حین‌ طبع‌ این‌ رساله‌ که‌ از ارتحال‌ فقید معظّم‌ ، رهبر کبیر انقلاب‌ اسلامی‌ پنج‌ سال‌ می‌گذشت‌ و در این‌ مدّت‌ با عنوان‌ تنظیم‌ خانواده‌ و کنترل‌ جمعیّت‌ فعّالیّتهای‌ چشمگیری‌ به‌ وقوع‌ پیوست‌ ؛ حضرت‌ آیة‌ الله‌ علاّمه‌ اقدام‌ به‌ نوشتن‌ تذییلاتی‌ بر این‌ رساله‌ فرموده‌ و با عطف‌ جملۀ «کاهش‌ جمعیّت‌ ، ضربه‌ای‌ سهمگین‌ بر پیکر مسلمین‌» نام‌ رسالۀ نکاحیّه‌ را تفسیر نموده‌اند .
در این‌ تذییلات‌ که‌ شامل‌ سیزده‌ مطلب‌ میباشد مسألۀ کنترل‌ جمعیّت‌ از دیدگاه‌ قرآن‌ و اسلام‌ مورد تحلیل‌ قرار گرفته‌ و در آن‌ از سیاستهای‌ مزوّرانۀ استکبار در جهت‌ کاهش‌ قوّت‌ مسلمین‌ پرده‌ برداشته‌ شده‌ است‌ .
--------------
امام خامنه ای فرمود:
مسئله‌ی جمعیّت را جدّی بگیرید؛ جمعیّت جوان کشور دارد کاهش پیدا میکند. یک جایی خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست.۱۳۹۲/۰۹/۱۹
-------------
امام خامنه ای فرمد:
یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر میکند، تن او میلرزد، این مسئله‌ی جمعیّت است.۱۳۹۲/۰۹/۱۹
--------------

امام خامنه ای

http://www.noorhadith.ir/

خبر گزاري قراني جمهوري اسلامي ايران www.iqna.ir

دريافت كد لوگو

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نازائی» ثبت شده است


بچه‌ای خوب است که آنگلوساکسون باشد!

سازمان عفو بین الملل، در قریب به دو ماه گذشته دو بار نسبت به تغییر سیاست‌های جمعیتی ایران واکنش نشان داده و آن را بر خلاف حقوق بشر عنوان نموده است.

 عفو بین‌الملل در این زمینه بیانیه ای بلندبالا منتشر کرده است که می‌توان آن را در چند سطر خلاصه کرد:

« قانونی را برای افزایش جمعیت و استحکام خانواده تصویب نکنید.

تحصیل و اشتغال زنان را سامان ندهید.


افکار فمینیستی را ترویج کنید.


 بابت زنای محصنه و همجنسبازی کسی را مجازات نکنید.


 کنوانسیون رفع همه ی اشکال تبعیض علیه زنان را بی درنگ و بدون قید و شرط تصویب کنید


. به دنبال کاهش سن ازدواج نباشید و سن ازدواج دختران را بالا ببرید.


 برای طلاق سخت نگیرید و بگذارید به آسانی خانواده‌ها متلاشی شوند.


برنامه ی تنظیم خانواده یا همان باروری سالم را ادامه دهید، تا تشویق شوید.


 به عقیم سازی های دائمی در ایران ادامه دهید.


 سقط جنین را تسهیل کنید


و در نهایت، دسترسی دختران نوجوان به وسایل ممانعت از بارداری را تضمین کنید!»







این بیانیه دارای نکات بسیار جالبی است، از جمله این که در موارد متعدد به مطالعات دکتر عباسی شوازی، رئیس کنونی مؤسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور استناد شده و از صحبت‌های جنجالی شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس جمهور در امور زنان- نیز در آن بهره برداری شده است.


اما به چه دلیل این سازمان غربی با افزایش جمعیت در ایران مخالف است؟

آیا غرب و سازمان انگلیسی عفو بین الملل، از عواقب بحران جمعیتی ایران بی خبرند؟


در زیر به 4 نمونه از نظرات نخبگان غربی در مورد وضع بحرانی جمعیت ایران خواهیم پرداخت که به وضوح نشان می دهد غرب، آگاهی کاملی از جوانب و عواقب این بحران در ایران دارد.


1-در هم ریختگی وحشی جمعیتی


جاناتان وی لاست (Jonathan V. Last) که از نویسندگان و روزنامه نگاران مشهور غربی است و برای وال استریت ژورنال، لس آنجلس تایمز و واشنگتن پست نیز می نویسد در مقاله ای با عنوان « جمعیت شناسی، سرنوشت است؛ خطرات از دست دادن جمعیت» (Demography Is Destiny
The perils of population loss) ضمن بررسی اجمالی از ساختار سنی جمعیت ایران، در مورد عواقب کاهش جمعیت جوان و حرکت سریع ایران به سمت سالخوردگی جمعیت، اینچنین می گوید:

«یک جامعه پایدار و منظم، در مقابله با چنین در هم ریختگی وحشی جمعیتی (such wild demographic dislocations) دچار مشکل خواهد شد».(۱)

لاست پیش از این در کتابی پیرامون موضوع کاهش جمعیت در آمریکا (America’s Coming Demographic Disaster) طی اظهارنظری جالب گفته بود: « اگر آمریکا می‌خواهد به رهبری خود در جهان ادامه دهد، ما به بچه های بیشتری نیاز داریم!»

2-بزرگترین سقوط سنگین نرخ باروری برای همیشه

در سال 1980 نرخ باروری ایران به صورت میانگین هفت فرزند به ازای هر زن بود. امروزه این میزان به یک و هفت دهم رسیده است. این کاهش فوق العاده، شاید بزرگترین سقوط سنگین نرخ باروری باشد که برای همیشه ثبت شده است.(۲)


شدیدترین سقوط در باروری، آن هم پیش از توسعه یافتگی

هنوز شدیدترین سقوط در باروری و سریع ترین نرخ های سالمندی جمعیت، در کشورهای در حال توسعه در حال رخ دادن است، جایی که بسیاری از ملل در حال رشد سالمندی هستند، پیش از آن که ثروتمند شده باشند. ایران، به طور کامل دوسوم از سطح باروری خود را کاست و اکنون با سطح باروری کمتر از حد جایگزینی، قادر به حفظ جمعیت خود در طول زمان نیز نیست.(۳)

آینده تاریک سالمندی ایران


 مایکل کوک در بیست و پنجم ژوئن سال 2009 میلادی در مقاله ای با عنوان «بحران جمعیتی ایران»     (Iran’s demographic crisis)  با اشاره به جمعیت بالای جوانان در کشور می‌نویسد:
 تا اواسط این قرن، این جوانان، سالمند خواهند شد و جمعیت در سن کارِ نسبتا کمی برای حمایت از آنها در جامعه ای با روابط شدیدا

تضعیف شده ی خانوادگی، وجود خواهد داشت. در واقع در درازمدت، آینده، بسیار تاریک به نظر می رسد.





 (سوال حقیقی و) رمز و راز این است که چگونه نخبگان حاکم ایران، برای این مسأله آماده می شوند؟!
با توصیفی که رفت اگر کسی بگوید که غرب از بحران جمعیتی ایران بی اطلاع است، ادعایی بی اساس کرده که یا از روی جهل است و یا غرض ورزی. 

اما سوال دیگری که پیش می آید این است که

 چرا سازمان انگلیسی عفو بین الملل با تصویب قانون برای تشویق خانواده ها به فرزندآوری مخالف است؟
 چرا انگلیس اجازه دارد که با مشوق های فراوان اقتصادی، نهایت تلاش را برای افزایش فرزندآوری زنان به عمل آورد، ولی وجود این مشوق ها برای خانواده‌های ایرانی خلاف حقوق بشر است؟




به نظر می رسد در ذات ادعای سازمان انگلیسی عفو بین الملل، امری نژادپرستانه نهفته باشد و آن این که «کودکان آنگلوساکسون حق وجود دارند و کودکان ایرانی نه!» شاهد مثال آن که بیماری نژادپرستی شیوع فراوانی در انگلیس دارد به گونه ای که سال گذشته، روزنامه ی انگلیسی ایندیپندنت نوشت:
 بر اساس تحقیقات صورت گرفته، یک سوم بریتانیایی ها خود معترفند که نژادپرستند! آری گویا این بیماری شایع، به مسئولین سازمان انگلیسی عفو بین الملل نیز سرایت کرده است.(۴)


بیانیه ی عفو بین الملل به قدری مغرضانه است که یکی از دانشمندان ایرانی خارج از کشور نیز در مصاحبه ای با بی بی سی، این بیانیه را بی پایه و سیاسی می خواند. البته عملکرد سیاسی نهادهای حقوق بشری در راستای منافع قدرت های استکباری امروزه رسواتر از آن است که محتاج اثبات باشد و شاید تا همین جا نیز، سخن به توضیح واضحات و تکرار مکررات کشیده باشد،


 اما یک سوال. اگر عفو بین الملل، یک سازمان انگلیسی نبود، طرفدار واقعی حقوق زنان بود، شیوه ای انسانی داشت و به دنبال صلح واقعی در جهان بود، در بیانیه اش چه می گفت؟


 نگارنده معتقد است که اگر چنین بیانیه ای صادر می شد، مفادش از این قرار بود:

ایران دچار بحران جمعیتی است و باید به دنبال افزایش هرچه سریعتر نرخ باروری باشد،
چرا که سرعت بی نظیر کاهش نرخ باروری در ایران سبب خواهد شد که این کشور با سرعت بی نظیری دچار مصیبت سالخوردگی جمعیت شود.
متاسفانه در چند سال اخیر به خصوص در زمینه ی تصویب قانون، عزم استواری در مسئولین ایرانی مشاهده نشده است.
متاسفانه هنوز قانون خسارتزای تنظیم خانواده به صورت کامل لغو نشده است.


برای تقویت نقش آفرینی مردم متمدن ایران در عرصه ی جهانی، باید مسئولین این کشور مولفه های فرهنگ صحیح بومی را در عرصه ی خانواده و جمعیت تقویت کنند.
 این امر، افزایش قدرت درونزای ایران را به دنبال خواهد داشت و از آن رو که ایران در 200 سال گذشته به هیچ کشوری حمله نکرده است، منجر به تقویت صلح در سطح منطقه و جهان
خواهد شد.


ایران رتبه ی نخست دنیا در سزارین را دارد و عوارض فراوان این عمل جراحی بر کسی پوشیده نیست.
 ایران باید برای حفظ سلامت زنان هرچه زودتر آمار سزارین را کاهش دهد.



سقط جنین جنایتی بزرگ در حق یک انسان بی دفاع است و چنین جنایتی نباید در سایه ی غفلت مسئولین و به صورت غیرقانونی، در دستگاه بهداشت و سلامت ایران صورت بپذیرد.

پوشش وسایل ممانعت از بارداری در ایران بیشتر از کشورهای آلمان، اسپانیا، ایتالیا، ژاپن و استرالیا است و دیگر لازم نیست که ایران بیش از این در این مورد پیشرفت کند.

 خوب است که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، توانش را متوجه پیشرفت در مواردی چون پزشک خانواده کند.


نهایتا ایران باید برای فایق آمدن بر بحران جمعیتی، از نظرات جمعیت شناسان امین استفاده کند و علی القاعده باید از مشورت با کارشناسانی که منافع غرب را دنبال می کنند، اجتناب کند.
 بی شک در مسیر افزایش جمعیت باید مراقب کسانی بود که: به صورت مداوم با صندوق جمعیت سازمان ملل مرتبطند، بی‌شرمانه آمارسازی می کنند و نرخ باروری ایران را بالاتر از حد واقع نشان می دهند،
دانشمندان مرتبط با صهیونیسم جهانی را به ایران می آورند، تابعیت دوگانه دارند، خانواده شان در سوئیس و آمریکا زندگی می کنند و البته منکر وضع بحرانی جمعیت کشور و مدعی وضع عروسی جمعیتی هستند.




گویا حقوق بشری برای انگلوساکسونها مطرح است که تنها حقوق و منافع آنها را برآورده سازد، و این داستان ادامه دارد ...

ــــــــــــــ
1- نشریه ی ویکلی استاندارد، آمریکا، مورخ 23 آپریل 2012
لینک مقاله: http://www.weeklystandard.com/articles/demography-destiny_636998.html
2-  ص 143  از کتاب «بحران جمعیت؛ خطرهای رشد غیرقابل تحمل برای استرالیا» نوشته ی دیک اسمیت، سال 2011
3-  برگرفته از مقدمه ی بخش نخست کتاب "کاهش جمعیت و بازسازی سیاست قدرت های بزرگ”، انتشارات پوتوماک واشنگتن، نوشته ی فیلیپ لانگمن، منتشر شده در سال 2012
4-http://www.independent.co.uk/news/uk/home-news/racism-on-the-rise-in-uk-with-1-in-3-people-admitting-prejudice-9443555.html

قسمت نهم


قسمت هشتم از اینجا


لحاظ‌ ننمودن‌ آراء مخالفین‌، در مسأله‌ کاهش‌ جمعیّت‌


مطلب‌ اوّل‌: در این‌ مسأله‌ سزاوار بود آرا علماء را اعمّ از موافق‌ و مخالف‌، و انظار متخصّصین‌ و اهل‌ خبره‌ و پزشکان‌ را اعمّ از موافق‌ و مخالف‌، و نتائج‌ مثبت‌ و منفی‌ این‌ امر را توسّط‌ مجلت‌ و جرائد و رسانه‌ها، و بواسطه‌ مصاحبه‌ها توضیح‌ و تشریح‌ کنند تا ملّت‌ راه‌ خود را از میان‌ این‌ دو نظریّه‌ اختیار و انتخاب‌ نماید.


ولی‌ به‌ عکس‌، آنچه‌ در این‌ محالِّ اطّلاع‌ عمومی‌ بوده‌ است‌ همگی‌ یکسره‌ بیان‌ و تبلیغ‌ و ترویج‌ و تحریص‌ و تحریض‌ و ترغیب‌ بر قطع‌ نسل‌ و عقیم‌ شدن‌ بوده‌ است‌ تا بجائیکه‌ مردم‌ مسلمان‌ آنرا به‌ صورت‌ یک‌ تکلیف‌ شرعی‌ و یک‌ کمک‌ به‌ نهضت‌ اسلامی‌ پنداشتند و برای‌ آن‌ اقدام‌ کردند، و دستگاه‌ هم‌ در این‌ مسأله‌ از هیچ‌ بذل‌ مالی‌ کوتاهی‌ نکرد. در سمینارها و نشست‌ها صرفاً موافقین‌ با مسأله‌ را دعوت‌ میکردند و از مخالفین‌ نه‌ تنها دعوتی‌ بعمل‌ نمی‌آمد، بلکه‌ از اطّلاع‌ آنها و از ورود آنها به‌ اطراف‌ و جوانب‌ آنچه‌ در آن‌ سمینار سربسته‌ و دربسته‌ گذشته‌است‌، بطور کامل‌ استیحاش‌ داشتند. و نتیجه‌ و رأی‌ موافقین‌ را که‌ مجموعه‌ همگی‌ آن‌ مجلس‌ را تشکیل‌ میدادند به‌ مرحله‌ اجراء در می‌آوردند.

و بسیار به‌ ندرت‌ اتّفاق‌ افتاد که‌ در روزنامه‌ای‌ مقاله‌ای‌ انتقادی‌ بر روی‌ اصول‌ و موازین‌ علمی‌ درج‌ گردد و حقائق‌ را در خور فهم‌ و استعداد مردم‌ مشروح‌ سازد مگر چند بار که‌ ما در ذیل‌ بدانها اشاره‌ می‌نمائیم‌:


مقالۀ دکتر ناصر سیم‌ فروش‌ در إبطال‌ بستن‌ لوله‌های‌ مردان‌ و زنان‌ از نظر پزشکی‌


بستن‌ لوله‌های‌ مردان‌ و زنان‌ از نظر پزشکی‌


مورد اوّل‌ ـ دو مقاله‌ از طرف‌ جناب‌ محترم‌ طبیب‌ محقّق‌ دانشمند متخصّص‌ مشهور، و دوست‌ و رفیق‌ این‌ حقیر که‌ از سالیانی‌ دراز مراتب‌ مودّت‌ و ارادت‌ باقی‌ است‌: آقای‌ دکتر ناصر سیم‌فروش‌ أیّده‌ الله‌ تعالی‌، رئیس‌ بخش‌ مجاری‌ ادرار (اورولوژی‌) مرکز پزشکی‌ شهید لبّافی‌ نژاد طهران‌ که‌ از معاریف‌ استادان‌ در جرّاحی‌ کلیه‌ و مثانه‌ و بیضه‌، و از معلّمان‌ تعلیم‌ پیوند کلیه‌ که‌ شاگردان‌ بسیاری‌ را زیر نظر خود تربیت‌ و تعلیم‌ نموده‌است‌، میباشد.


مقاله‌ اوّل‌ در روزنامه‌ «جمهوری‌ اسلامی‌» شماره‌ 3902، مورّخه‌ 23 جمادی‌ الاولی‌ 13 4 1 (28 آبان‌ 1371) می‌ باشد.

در این‌ مقاله‌ که‌ با عنوان‌: «بیت‌ المال‌ نباید صرف‌ مقطوع‌ النَّسل‌ شدن‌ ملّت‌ بشود»شروع‌ می‌شود، بدواً از جانب‌ روزنامه‌ سطوری‌ بدین‌ عبارت‌ تحریر میشود:

«... در کشور ما به‌ دلیل‌ برخورداری‌ از فرهنگ‌ والای‌ اسلامی‌ و سعی‌ در اجرای‌ قوانین‌ و مقرّرات‌ اسلامی‌ تعدادی‌ از روشهای‌ فوق‌ غیرقابل‌ اجرا می‌باشد، و این‌ موضوع‌ به‌ دلیل‌ اهمّیّتی‌ است‌ که‌ اسلام‌ برای‌ انسانها قائل‌ است‌.

زیرا برخی‌ از این‌ روشها باعث‌ نقص‌ عضو و یا بروز اشکالات‌ دیگری‌ می‌شود. یکی‌ از موارد شبهه‌ناکی‌ که‌ وزارت‌ بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشکی‌ بدون‌ در نظر گرفتن‌ عواقب‌ و اثرات‌ روانی‌ ـ اجتماعی‌ آن‌ اقدام‌ به‌ اجرای‌ آن‌ کرد، بستن‌ لوله‌ها در مردان‌ و زنان‌ بود.

در اینجا لازم‌ است‌ که‌ به‌ مسؤولین‌ امر در این‌ وزارتخانه‌ هشدار داده‌ شود که‌: صیانت‌ از حیات‌ آدمی‌، یک‌ واجب‌ الهی‌ و اقامه‌ این‌ واجب‌ یک‌ تکلیف‌ شرعی‌ است‌.

از اینرو خدمات‌ پزشکی‌ همواره‌ می‌بایست‌ در جهت‌ حفظ‌ سلامت‌ وتندرستی‌ انسان‌ بکار گرفته‌ شود و صاحبان‌ مشاغل‌ پزشکی‌ در قبال‌ عواقب‌ صدمات‌ و زیانهائی‌ که‌ به‌ سلامت‌ انسان‌ بواسطه‌ ناآگاهی‌ها و سهل‌انگاریها و بی‌توجّهی‌ها وارد می‌شود شرعاً مسؤول‌ و ضامن‌ خواهند بود.

مقاله‌ حاضر، توسّط‌ دکتر ناصر سیم‌ فروش‌ پزشک‌ معروف‌ و متعهّد، در سمینار تنظیم‌ خانواده‌ که‌ چندی‌ پیش‌ در مشهد مقدّس‌ برگزار شد، ارائه‌ گردید. دکتر سیم‌ فروش‌ در این‌ مقاله‌ از شیوه‌های‌ موجود برای‌ تنظیم‌ خانواده‌ بخصوص‌ بستن‌ لوله‌ها در زنان‌ و مردان‌ انتقاد نموده‌ و پیشنهاد می‌کند برای‌ این‌ کار از شیوه‌های‌ برگشت‌ پذیر استفاده‌ شود. با هم‌ خلاصه‌ این‌ مقاله‌ را می‌خوانیم‌.»

در اینجا دکتر سیم‌ فروش‌ پس‌ از بحثی‌ که‌ درباره‌ مضرّات‌ عقیم‌ نمودن‌ و بستن‌ لوله‌ها مینماید از جمله‌ میگوید:


* ما نباید ملّت‌ شیعه‌ و ناب‌ خودمان‌ را با جمعیّت‌های‌ دیگر مقایسه‌ کنیم‌. باید قدر این‌ ملّت‌ را بدانیم‌ و صلاح‌ ما در اینست‌ که‌ برای‌ تنظیم‌ خانواده‌ فقط‌ از روشهای‌ برگشت‌ پذیر استفاده‌ کنیم‌، نه‌ بستن‌ لوله‌ که‌ منجرّ به‌ عقیمی‌ دائمی‌ میشود.


و در پایان‌ این‌ مقاله‌ می‌گوید:


* این‌ مسأله‌، از طریق‌ بالا بردن‌ سواد عمومی‌، تفکّر استقلال‌ طلبانه‌ در این‌ راه‌ یعنی‌ استفاده‌ از روشهای‌ مناسب‌ در کشور از راه‌ آموزش‌ صحیح‌ و مستمرّ به‌ راحتی‌ قابل‌ حلّ خواهد بود و نیازی‌ به‌ ایجاد جوّ فشار و هراس‌ موجود پزشکی‌ نیست‌ و نباید بیت‌ المال‌ مسلمین‌ را صرف‌ مقطوع‌النّسل‌ شدن‌ دائمی‌ این‌ ملّت‌ نمود.



مقالۀ دکتر سیم‌ فروش‌ در عواقب‌ وخیم‌ بستن‌ لوله‌های‌ مردان‌


مقاله‌ دوّم‌ ایشان‌ نیز در روزنامه‌ «جمهوری‌ اسلامی‌» به‌ شماره‌ 182 4، مورّخه‌ 22 جمادی‌ الاولی‌ 4 1 4 1 ( 6 1 آبان‌ 1372) می‌باشد.


این‌ مقاله‌ با عنوان‌ «روشهای‌ کنونی‌ کنترل‌ جمعیّت‌ در کشور ما با فرهنگ‌ اسلامی‌ مغایرت‌ دارد» شروع‌ می‌شود.

در اینجا نیز بدواً خود روزنامه‌ بدین‌ کلام‌ استقبال‌ از مقاله‌ ایشان‌ نموده‌ و می‌نویسد:

«اشاره‌: مبحث‌ کنترل‌ جمعیّت‌، از مباحث‌ مهمّی‌ است‌ که‌ چند سال‌ است‌ در جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ با مخارج‌ سنگین‌ و نگرشی‌ کاملاً یکطرفه‌ توسّط‌ عدّه‌ خاصّی‌ دنبال‌ می‌شود. و کلّیّه‌ مجاری‌ قانونگذاری‌، اجرائی‌ و بخش‌ عمده‌ تبلیغات‌ کشور را به‌ دنبال‌ خود می‌کشاند.

متولّیان‌ این‌ امر، با انحصاری‌ کردن‌ این‌ مقوله‌ در حیطه‌ اقتدار خود و ارائه‌ آمارها و اطّلاعات‌ قابل‌ تشکیک‌ تلاش‌ می‌کنند افکار عمومی‌ را به‌ همان‌ جهتی‌ سوق‌ دهند که‌ خود می‌خواهند و متأسّفانه‌ تا کنون‌ در این‌ زمینه‌ پیشرفتهائی‌ داشته‌اند.

عوارض‌ این‌ نگرش‌ یکسویه‌ و حاکمیّت‌ آن‌ بر همه‌ شؤون‌، بتدریج‌ در حال‌ ظاهر شدن‌ است‌. و اگر با آن‌ مقابله‌ نشود، مشکلات‌ زیادی‌ بوجود خواهد آورد.

در زمینه‌ عدم انطباق‌ روشهای‌ إعمال‌ شده‌ برروی‌ کنترل‌ جمعیّت‌، آقای‌ دکتر ناصر سیم‌ فروش‌ رئیس‌ بخش‌ اورولوژی‌ مرکز پزشکی‌ شهید لبّافی‌ نژاد که‌ چهره‌ای‌ سرشناس‌ در پزشکی‌ کشورمان‌ هستند، نظراتی‌ دارند که‌ قبلاً نیز گوشه‌هائی‌ از آن‌ در روزنامه‌ «جمهوری‌ اسلامی‌» به‌ چاپ‌ رسید.

اینک‌ مطلبی‌ کامل‌تر از ایشان‌ از نظر خوانندگان‌ گرامی‌ میگذرد که‌ عمق‌ خطرات‌ ناشی‌ از روشهای‌ نادرست‌ کنونی‌ را نشان‌ می‌دهد.»

در اینجا مقاله‌ مفصّل‌ و مشروح‌ دکتر را حکایت‌ می‌کند. و چون‌ این‌ مقاله، مقاله‌ نسبةً جامعی‌ است‌ و حاوی‌ بعضی‌ از مطالب‌ مقاله‌ نخستین‌ نیز می‌باشد لهذا سزاوار است‌ برای‌ بصیرت‌ جامعه‌، ما عین‌ آنرا در اینجا بازگو نمائیم‌:

«مسأله‌ کنترل‌ موالید مدّتهاست‌ که‌ مورد بحث‌ محافل‌ اجرائی‌ و علمی‌جامعه‌ ماست‌.در اصل‌ موضوع‌ تنظیم‌ خانواده‌ بیشتر دست‌ اندرکاران‌ توافق‌ دارند؛امّا آنچه‌ مورد بحث‌ است‌ روش‌ رسیدن‌ به‌ این‌ هدف‌ است‌. با توجّه‌ به‌ اینکه‌ در حال‌ حاضر کشور ما به‌ عنوان‌ مسؤول‌ برنامه‌ریزی‌ کنترل‌ موالید در منطقه‌ انتخاب‌ شده‌است‌ مسأله‌ از حسّاسیّت‌ ویژه‌ای‌ برخوردار بوده‌ و حیثیّت‌ اجتماعی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ مورد توجّه‌ است‌. نحوه‌ حرکت‌ ما در این‌ زمینه‌ برای‌ سائر کشورهای‌ اسلامی‌ الگو خواهد بود.لذا هر گونه‌ خطا میتواند خدای‌ ناکرده‌ اثرات‌ سوئی‌ به‌ این‌ الگوپذیری‌ برای‌ کشورهای‌ اسلامی‌ منطقه‌ بگذارد.


لذا اینجانب‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شهروند پزشک‌، تجربیّات‌ و پیشنهادهای‌ خود را برای‌ برنامه‌ریزان‌ و جامعه‌ ارائه‌ میکنم‌ تا إن‌شآءالله‌ مورد توجّه‌ قرار گیرد.

اصولاً بر طبق‌ توصیه‌های‌ سازمان‌ بهداشت‌ جهانی‌ روشهائی‌ در هر جامعه‌ به‌ موفّقیّت‌ می‌انجامد که‌ مطابق‌ با فرهنگ‌ آن‌ جامعه‌ باشد؛ و چون‌ جامعه‌ ما اسلامی‌ است‌ مشخّص‌ است‌ که‌ نظر علمای‌ اسلامی‌ در این‌ موضوع‌ باید ملحوظ‌ باشد تا برنامه‌ها قرین‌ موفّقیّت‌ باشد.

ما در ذیل‌، فتاوی‌ مربوطه‌ در زمینه‌ بستن‌ لوله‌ در مردان‌ را ذکر خواهیم‌ کرد و با مختصری‌ تحقیق‌ خواهیم‌ دید که‌ اکثریّت‌ قریب‌ به‌ اتّفاق‌ علماء با بستن‌ لوله‌ در مردان‌ مخالف‌ هستند. برای‌ آشنا شدن‌ به‌ مسأله‌، آنرا از جنبه‌های‌ مختلف‌ مورد بررسی‌ قرار می‌دهیم‌ که‌ عبارتند از:

الف‌ ـ عوارض‌ پزشکی‌، نقص‌ عضو و عواقب‌ مترتّب‌ بر آن‌.

ب‌ ـ از نظر شرعی‌ با توجّه‌ به‌ فتاوای‌ موجود.

ج‌ ـ از نظر اجتماعی‌ و روحی‌.

د ـ مروری‌ به‌ برخوردهای‌ نامناسب‌ (در گذشته‌ بر خلاف‌ اخلاق‌ پزشکی‌).

ه ـ روشهای‌ پیشنهادی‌ مناسب‌ برای‌ تنظیم‌ خانواده‌ در کشور ما بجای‌ روشهای‌ منجرّ به‌ نقص‌ عضو و مقطوع‌ النّسل‌ کردن‌ جامعه‌.


عوارض‌ خطیر پزشکی‌ در أثر بستن‌ لوله‌ در مردان‌



                                        
 


الف‌ ـ عوارض‌ پزشکی‌ و نقص‌ عضو حاصله‌ از بستن‌ لوله‌ها در مردان‌:

بسیاری‌ به‌ غلط‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ هدف‌، اینطور به‌ مردم‌ القا کرده‌ و می‌کنند که‌ بستن‌ لوله‌ها قابل‌ برگشت‌ بوده‌ و هیچ‌ عارضه‌ای‌ ندارد. ضمن‌ اینکه‌ در اینجا تعدادی‌ از عوارض‌ مهمّ آنرا ذکر می‌کنیم‌، به‌ خوانندگان‌ عزیز توصیه‌ می‌کنیم‌ به‌ مراجعی‌ که‌ در ذیل‌ معرّفی‌ میشود مراجعه‌ کنند؛ و این‌ حقّ مردم‌ ماست‌ که‌ قبل‌ از یک‌ اقدام‌ پزشکی‌، عواقب‌ را به‌ طور کامل‌ بدانند همانطور که‌ در خارج‌ عمل‌ می‌شود. این‌ عوارض‌ به‌ اختصار شرح‌ داده‌ می‌شود:

1 ـ غیر قابل‌ برگشت‌ بودن‌ عقیمی‌.

اوّلین‌ و مهم‌ترین‌ عارضۀ بستن‌ لوله‌های‌ مردان‌ آنست‌ که‌ حدّاقل‌ در نیمی‌ از موارد، عقیمی‌ حاصله‌ دائمی‌ و غیر قابل‌ برگشت‌ است‌. پس‌ از وصل‌ کردن‌ لوله‌ها در صورت‌ موفّقیّت‌ فقط‌ حدود 70 درصد بوده‌ و مهمتر آنکه‌ با وجود بازشدن‌ لوله‌ها (در صورت‌ موفّقیّت‌) فقط‌ در 7 4 درصد یعنی‌ کمتر از نصف‌ باروری‌ حاصل‌ شده‌است‌. یعنی‌ نیمی‌ از مردان‌ برای‌ همیشه‌ دچار عقیمی‌ می‌شوند. (مجموعه‌ مطالعه‌ سه‌ کشور آلمان‌، اتریش‌ و سوئیس‌ منتشر شده‌ در مجلّه‌ اورولژی‌ امریکا، سال‌ 1990)

علّت‌ این‌ موضوع‌ آنست‌ که‌ حتّی‌ اگر لوله‌ها باز شوند، به‌ علل‌ ایمنی‌ در زمان‌ بسته‌ بودن‌ لوله‌ها، سلّولهای‌ باروری‌ بیضه‌ و تولید آنتی‌کور ضدّ آنها خاصیّت‌ باروری‌ را برای‌ همیشه‌ از دست‌ میدهند.

با توجّه‌ به‌ مطالب‌ بالا در کشورهای‌ غربی‌ نه‌ تنها به‌ افراد، غیر قابل‌ برگشت‌ بودن‌ را میگویند بلکه‌ از شخص‌ در این‌ مورد و سائر عوارض‌ امضاء میگیرند.در حالیکه‌ در کشور ما که‌ صداقت‌ و اخلاق‌ پزشکی‌ به‌ علّت‌ اسلامی‌ بودن‌ آن‌ بایستی‌ اهمّیّت‌ بیشتری‌ داشته‌ باشد، در سالهای‌ گذشته‌ اینطور عمل‌ نشده‌ و با افراد بخصوص‌ در روستاها فقط‌ در مورد وصل‌ شدن‌ مجدّد لوله‌ها صحبت‌ شده‌ و هیچ‌ اطّلاعی‌ در مورد غیر قابل‌ برگشت‌ بودن‌ در نیمی‌ از موارد وسائر عوارض‌ گفته‌ نشده‌ که‌ جای‌ تأسّف‌ دارد. (موارد مستند آنرا اینجانب‌ به‌ مسؤولان‌ جدید وزارت‌ محترم‌ بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشکی‌ معرّفی‌ نموده‌ام‌.)

2 ـ خونریزی‌ و تجمّع‌ لخته‌ در محلّ عمل‌ (هماتوم‌)2درصد و حتّی‌ تا 29 درصد در بعضی‌ گزارشها دیده‌ میشود. (اینجانب‌ خود بیماری‌ را که‌ توسّط‌ یک‌ جرّاح‌ مجرّب‌ در آمریکا عمل‌ شده‌ بود و دچار هماتوم‌ شده‌ و مدّتها ناراحتی‌ کشید را شاهد بوده‌ام‌.)

3 ـ عفونت‌ محلّ عمل‌:

بالا بودن‌ میزان‌ عفونت‌ عمل‌ در گزارشهای‌ خارج‌ از کشور باعث‌ تعجّب‌ پزشکان‌ بوده‌ و بین‌ 12 تا 38 درصد گزارش‌ شده‌ است‌ (به‌ طور متوسّط‌ 4 /3 درصد).

4 ـ در عدّه‌ کمی‌ از بیماران‌ درد بیضه‌ و تورّم‌ مزمن‌ موضع‌ بستن‌ لوله‌ (گرانولوم‌)

ایجاد می‌شود که‌ باعث‌ اختلال‌ فکر بیمار شده‌ و کارائی‌ شغلی‌ او را کاهش‌ میدهد.

5 ـ ناتوانی‌ جنسی‌:

یکی‌ از عوارضی‌ که‌ بعد از بستن‌ لوله‌ در مردان‌ دیده‌ میشود ناتوانی‌ جنسی‌ است‌ که‌ بیشتر منشأ روحی‌ دارد و به‌ ندرت‌ منشأ اورمونی‌. (اختلال‌ سلّولهای‌ لیدیگ‌ در مقالاتی‌ گزارش‌ و تأیید شده‌است‌.)

علّت‌ اصلی‌ تغییر تصوّر بیمار از بدن‌ خود و عدم‌ قابلیّت‌ باروری‌ (Body Image) یعنی‌ تغییر تصوّر شخص‌ از خودش‌ است‌. این‌ نوع‌ ناتوانی‌ جنسی‌ گاهی‌ در مقابل‌ درمانهای‌ رائج‌ مقاوم‌ است‌. گرچه‌ این‌ عارضه‌ شایع‌ نیست‌ ولی‌ از نظر خانوادگی‌ و حفظ‌ خانواده‌ دارای‌ اهمّیّت‌ خاصّی‌ است‌.

6 ـ عوارض‌ عمومی

دیگر پس‌ از بستن‌ لوله‌ها مطرح‌ شده‌ که‌ گرچه‌ قطعی‌ و ثابت‌ شده‌ نیست‌ ولی‌ در سائر کشورها بخصوص‌ کشورهای‌ غربی‌ این‌ مسائل‌ را نوشته‌ و از بیمار امضاء میگیرند.

یکی‌ اینکه‌ در مقاله‌هائی‌ از کشور انگلیس‌ ادّعا شده‌ که‌ بستن‌ لوله‌ها درمردان‌شیوع‌ سرطان‌ پروستات‌ را افزایش‌ میدهد،

و دیگری‌ اینکه‌ بعد از بستن‌ لوله‌ها خطر عوارض‌ قلبی‌ عروقی‌ و تصلّب‌ شرائین‌ به‌ دنبال‌ بستن‌ لوله‌ها را نشان‌ میدهد. گرچه‌ دو موضوع‌ فوق‌ را پزشکان‌ قبول‌ ندارند معهذا به‌ افراد مورد عمل‌، موضوع‌ را بصورت‌ فوق‌ نوشته‌ و امضاء میگیرند.

حال‌ می‌بینیم‌ که‌ در کشورهای‌ دیگر چقدر با دقّت‌ تمام‌ مسائل‌ را قبل‌ از بستن‌ لوله‌ توضیح‌ میدهند؛ آیا در کشور ما هم‌ اینطور عمل‌ شده‌؟ متأسّفانه‌ در اکثر موارد جواب‌ منفی‌ است‌ و حتّی‌ غیر قابل‌ برگشت‌ بودن‌ قطعی‌ را که‌ در نیمی‌ از موارد دیده‌ میشود از بیمار مخفی‌ میدارند و در محافل‌ فقط‌ باز شدن‌ لوله‌ را ذکر کرده‌، و از گفتن‌ آمار باروری‌ پس‌ از بازشدن‌ لوله‌ها خودداری‌ شده‌ است‌.اینطور برخورد با مسائل‌ و رسیدن‌ به‌ هدف‌، در شأن‌ کشور اسلامی‌ ما نیست‌.

دکتر سیم‌ فروش‌: بستن‌ لوله‌های‌ مردان‌ را با پنهان‌ کردن‌ رأی‌ مراجع‌ تقلید انجام‌ داده‌اند

ب‌ ـ اکثریّت‌ مراجع‌ تقلید [ [49] ] با روشهای‌ منجرّ به‌ نقص‌ عضو در مردان‌ (بستن‌ لوله‌ها یعنی‌ وازِکْتومی‌ ) مخالفند؛

از جمله‌ حضرات‌ آیات‌:

رهبر فقید انقلاب‌ حضرت‌ امام‌ خمینی‌ (قُدِّس‌ سرُّه‌)

آیت‌ الله‌ العظمی‌ اراکی‌؛ و

رهبر معظّم‌ انقلاب‌ حضرت‌ آیت‌ الله‌ خامنه‌ای‌

بستن‌ لوله‌ها در مردان‌ را در صورت‌ احتمال‌ عدم‌ بازگشت‌ جائز ندانسته‌اند. عدم‌ بازگشت‌ باروری‌ در نیمی‌ از موارد قطعی‌ است‌، لذا این‌ عمل‌ فعل‌ حرام‌ محسوب‌ میشود و صرف‌ بیت‌ المال‌ برای‌ یک‌ فعل‌ حرام‌، امری‌ غیر شرعی‌ بوده‌ و میتواند تبعات‌ سوء در جامعه‌ را داشته‌ باشد.

بسیاری‌ از بیماران‌ که‌ لوله‌های‌ آنها بسته‌ شده‌

متأسّفانه‌ از فتاوی‌ فوق‌ آگاهی‌ نداشته‌، و پس‌ از دریافتن‌ موضوع‌ متأثّر و متعجّب‌می‌شوند.



موارد بروز خطر جسمی‌ یا روحی‌ در نتیجۀ بستن‌ لولۀ مردان‌


ج‌ ـ عوارض‌ اجتماعی‌ و روحی‌:


بستن‌ لوله‌ها در مردان‌ به‌ علّت‌ عقیمی‌ دائمی‌ حاصله‌ در نیمی‌ از موارد میتواند مشکلات‌ اجتماعی‌ و نقش‌های‌ سنگین‌

خانوادگی‌ را در بر داشته‌ باشد که‌ مواردی‌ از آنرا اینجانب‌ در خارج‌ از کشور زیاد دیده‌ و با انجام‌ بستن‌ لوله‌ها در ایران‌ شاهد موارد آن‌ هستیم‌.

در مواردی‌ که‌ همسر بیمار به‌ عللی‌ از وی‌ جدا شود یا خدای‌ ناکرده‌ فوت‌ کند، به‌ علّت‌ عدم‌ امکان‌ باروری‌ در این‌ ازدواج‌، دچار شکست‌ و ناکامی‌ و عوارض‌ روحی‌ بسیار سنگین‌ می‌شود...

د ـ موارد عملی‌ واقعی‌:


اگر پای‌ صحبت‌ بسیاری‌ از همکاران‌ بنشینیم‌ موارد عدیده‌ای‌ از مشکلات‌ ناشی‌ از بستن‌ لوله‌ها در مرد را خواهیم‌ یافت‌. اینجانب‌ شرح‌ حال‌ چند مورد واقعی‌ را که‌ بیمار اینجانب‌ بوده‌اند ذکر می‌نمایم‌.»

در اینجا دکتر سیم‌ فروش‌ چند مورد را به‌ تفصیل‌ شرح‌ میدهد که‌ زندگی‌ آنها پاشیده‌ گردیده‌ و دچار محرومیّت‌ شده‌اند. سپس‌ می‌گوید: «از این‌ موارد روز به‌ روز بیشتر خواهیم‌ دید مگر آنکه‌ به‌ توصیه‌ علما اسلامی‌ ما که‌ بیش‌ از همه‌ صلاح‌ ما را میخواهند گوش‌ نمائیم‌.»

در اینجا نیز دکتر پیشنهادهای‌ خود را که‌ از جمله‌ آنها «عدم‌ حذف‌ و نادیده‌ گرفتن‌ پزشکانی‌ که‌ نظرهائی‌ در مورد نحوۀ کنترل‌ جمعیّت‌ دارند در نشستهای‌ علمی‌ و اجرائی‌ برنامه‌های‌ تنظیم‌ خانواده‌» میباشد ذکر میکند و پس‌ از آن‌ میگوید:

«مسلّماً عدّه‌ای‌ با ایجاد رعب‌ در جامعه‌ سعی‌ دارند که‌ از تمامی‌ راههای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ بدون‌ توجّه‌ به‌ جنبه‌های‌ اخلاقی‌ پزشکی‌ و اسلامی‌ آن‌ استفاده‌ کنند. و اگر دست‌ عدّۀ معدودی‌ از این‌ گروه‌ باز باشد حتّی‌ سِقط‌ جنائی‌ را پیش‌ کشیده‌ و تقاضای‌ قانونی‌ شدن‌ آنرا خواهند نمود که‌ مسلّماً برکت‌ را از جامعۀ ما برده‌، و باعث‌ قهر الهی‌ میشود و خدای‌ نیاورد آن‌ روز را که‌ ما امروز در غرب‌ شاهد هستیم‌. علی‌رغم‌ مخالفت‌ عدّه‌ زیادی‌ از مردم‌، سقط‌ جنائی‌ روزمرّه‌ شده‌ و هر روز دو گروه‌ موافق‌ و مخالف‌ با هم‌ در ستیز هستند.


اخیراً در یکی‌ از جرائد پزشکی‌ این‌ جمله‌ از یک‌ نویسنده‌ نوشته‌ شده‌بود: «خاتمه‌ بارداری‌ ناخواسته‌ چه‌ به‌ علل‌ طبّی‌ و چه‌ به‌ علل‌ اجتماعی‌ ـ اقتصادی‌ مورد قبول‌ قرار گرفته‌» که‌ مسلّماً ختم‌ بارداری‌ به‌ علل‌ اجتماعی‌ ـ اقتصادی‌، سقط‌ جنائی‌ محسوب‌، و نه‌ تنها در پیش‌ مردم‌ ما بلکه‌ در نزد بسیاری‌ از انسانهای‌ آزاده‌ و متخلّق‌ به‌ اخلاق‌ انسانی‌ مذموم‌ است‌.

ری‌ اگر ما برای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ برنامه‌ و نظم‌ نداشته‌ باشیم‌ شاهد اینگونه‌ مسائل‌ خواهیم‌ بود.

إن‌شآءالله‌ مسؤولین‌ بهداشتی‌ جدید وزارت‌ بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشکی‌ بتوانند نظم‌ لازم‌ اسلامی‌ و موفّقی‌ را بر این‌ مسأله‌ حاکم‌ نمایند؛ و نیز مردم‌ را بیشتر در جریان‌ جزئیّات‌ برنامه‌های‌ اجرائی‌ قرار دهند و نظر همه‌ را در برنامه‌ریزی‌ دخالت‌ دهند، نه‌ آنکه‌ بر خلاف‌ آنچه‌ گفته‌ شد از هر روش‌ غیر متناسب‌ با اخلاق‌ پزشکی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ یک‌ هدف‌ مورد نظر استفاده‌ نمایند.

منابع‌ مورد استفاده‌:

1 - U. H. Engelmann et. al. Vasectomy Reversal ln Central Europe Journal Of Urology 143: 64 - 67 , 1990.

2 - h. Fisch Detction Of Testicular Endocrine Abnormalities Following Vasectomy G. Urology 141: 1129 - 32 , 1989.

3 - دکتر ناصر سیم‌ فروش‌، کنفرانس‌ روشهای‌ کنترل‌ باروری‌ در مردان‌ در کنگره‌ تنظیم‌ خانواده‌ در مشهد مقدّس‌ سال‌ 1370.

4- Campell ,s Urology. W. B. Saunders , 1992p - 3124 - 25


در مقاله‌ فوق‌ بعضی‌ از مطالبی‌ که‌ بسیار حائز اهمّیّت‌ بوده‌است‌ با خطّ درشت‌ و در داخل‌ کادری‌ متمایز نشان‌ داده‌ شده‌ است‌ و ما آنها را در اینجا بهمین‌ منظور می‌آوریم‌:


* بسیاری‌ از بیماران‌ که‌ لوله‌های‌ آنها بسته‌ شده‌ متأسّفانه‌ از فتاوای‌ علماء آگاهی‌ نداشته‌، و پس‌ از دریافتن‌ موضوع‌ متأثّر و متعجّب‌ می‌شوند.


* در مواردی‌ که‌ همسر بیمار به‌ عللی‌ از وی‌ جدا می‌شود، یا خدای‌ ناکرده‌ فوت‌ کند، بیمار به‌ علّت‌ عدم‌ امکان‌ باروری‌ در ازدواج‌، دچار شکست‌ و ناکامی‌ و عوارض‌ روحی‌ بسیار سنگین‌ می‌شود.

* اوّلین‌ و مهمترین‌ عارضه‌ بستن‌ لوله‌های‌ مردان‌ آنست‌ که‌ حدّاقلّ در نیمی‌ از موارد عقیمی‌ حاصله‌، طبق‌ آمار، دائمی‌ و غیرقابل‌ برگشت‌ است‌.

* اکثریّت‌ مراجع‌ تقلید با روشهای‌ منجرّ به‌ نقص‌ عضو در مردان‌ مخالفند. از جمله‌ حضرت‌ امام‌ خمینی‌ (ره‌) آیت‌ الله‌ العظمی‌ اراکی‌؛ رهبر معظّم‌ انقلاب‌ حضرت‌ آیت‌ الله‌ خامنه‌ای‌ بستن‌ لوله‌ در مردان‌ را درصورت‌ احتمال‌ عدم‌ بازگشت‌ به‌ باروری‌ جائز ندانسته‌اند؛ لذا این‌ عمل‌ فعل‌ حرام‌ محسوب‌ می‌شود، و صرف‌ بیت‌ المال‌ برای‌ فعل‌ حرام‌، امری‌ است‌ غیر شرعی‌ و میتواند تبعات‌ سوء در جامعه‌ داشته‌ باشد.

* مسلّماً عدّه‌ای‌ با ایجاد رعب‌ در جامعه‌ سعی‌ دارند که‌ از تمامی‌ راههای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ بدون‌ توجّه‌ به‌ جنبه‌های‌ اخلاقی‌ پزشکی‌ و اسلامی‌ آن‌ استفاده‌ کنند؛ و اگر دست‌ عدّه‌ معدودی‌ از این‌ گروه‌ باز باشد حتّی‌ سِقط‌ جنائی‌ را نیز پیش‌ کشیده‌، و تقاضای‌ قانونی‌ شدن‌ آنرا خواهند نمود.

* تا کنون‌ پزشکانی‌ که‌ نظرهائی‌ درباره‌ نحوه‌ کنترل‌ جمعیّت‌ دارند در نشست‌های‌ علمی‌ و اجرائی‌ برنامه‌های‌ تنظیم‌ خانواده‌ نادیده‌ گرفته‌ شده‌اند؛ در حالیکه‌ استفاده‌ از نظرات‌ آنها میتواند اشکال‌ موجود را برطرف‌ سازد.


* روشهای‌ پیشنهادی‌ مناسب‌ برای‌ تنظیم‌ خانواده‌ در کشورما، جای‌ خود را به‌ روشهای‌ منجرّ به‌ نقص‌ عضو و مقطوع‌ النّسل‌ کردن‌ جامعه‌ داده‌ است‌.

* بسیاری‌ به‌ غلط‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ هدف‌، اینطور به‌ مردم‌ القاء کرده‌ و می‌کنند که‌ بستن‌ لوله‌ها قابل‌ برگشت‌ بوده‌ و هیچ‌ عارضه‌ای‌ ندارد؛ در حالیکه‌ عقیمی‌، غیر قابل‌ برگشت‌ بوده‌ و باعث‌ خونریزی‌ و تجمّع‌ لخته‌ در محلّ عمل‌، عفونت‌، درد بیضه‌، ناتوانی‌ جنسی‌ و بسیاری‌ از ناراحتی‌های‌ دیگر می‌شود.

* در کشورهای‌ غربی‌ نه‌ تنها به‌ افراد، غیر قابل‌ برگشت‌ بودن‌ را میگویند، بلکه‌ از شخص‌ در این‌ مورد و سائر عوارض‌ امضاء می‌گیرند. در حالی‌ که‌ در کشور ما اینطور عمل‌ نشده‌ است‌ که‌ جای‌ تأسّف‌ دارد.

* در مقاله‌هائی‌ از کشور انگلیس‌ گفته‌ شده‌ که‌ بستن‌ لوله‌ها در مردان‌ شیوع‌ سرطان‌ پروستات‌ را افزایش‌ می‌دهد.


مقالۀ (ف‌. م‌. هاشمی‌) در مورد خطرات‌ و امراض‌ ناشی‌ از بستن‌ لوله‌ در زنان‌


ادامه دارد........

--------------------------------


[49] ـ این‌ گفتار اکثریّت‌ نیست‌، بلکه‌ فتوی‌ و گفتار جمیع‌ مراجع‌ تقلید است‌.

قسمت پنجم

قسمت چهارم از اینجا


مشابهت‌ قانون‌ سقط‌ جنین‌ در کشورهای‌ کفر با عمل‌ اعراب‌ دوران‌ جاهلیّت‌


از آنچه‌ گفته‌ شد بدست‌ می‌آید که‌: تا چه‌ حدّ کشورهای‌ کفر در ضَلالت‌ و منهاج‌ پست‌ و زندگی‌ نکبت‌ بار و ذلّت‌زا فرو رفته‌اند؛ که‌ حکم‌ إسقاط‌ جنین‌ را در محاکم‌ و قوانین‌ خود مشروع‌ نموده‌اند و علناً حکم‌ به‌ امضا آدم‌کشی‌ می‌نمایند، و طفل‌ معصوم‌ یعنی‌ ثمره‌ حیات‌ و زندگانی‌ و بهترین‌ میوه‌ هستی‌ خود را در برابر چشمان‌ خود اعدام‌ میکنند و معذلک‌ خود را متمدّن‌ و کشورهای‌ پیشرفته‌؛ بلکه‌ لوادار تمدّن‌ میخوانند.


در حالیکه‌ این‌ اعمالشان‌أبداً با أعراب‌ دوران‌ جاهلیّت‌ تفاوتی‌ ندارد. آنها بچّه‌های‌ خود را می‌کشتند و زنده‌ بگور مینمودند، و اینان‌ بصورت‌ دیگر همان‌ کار را میکنند. غایة‌الامر بر اعمال‌ آنان‌ لعنت‌ و نفرین‌ می‌فرستند، و بر اعمال‌ خودشان‌ مرحبا و آفرین‌. تَـبًّا لَهُمْ وَ لِما عَمِلَتْ لَهُم‌ أیْدیهِمْ وَ لُعِنوا بِما فَعَلوا وَ بِما قالوا.


از اینجا نیز دستگیر میشود که‌: این‌ نوع‌ تمدّن‌ و این‌ کلمه‌ «تمدّن‌» غیر از بربریّت‌ و وحشی‌گری‌ و جاهلیّت‌ چیزی‌ نیست‌. منتهی‌ در کتابهای‌ لغتِ آنها کلمه‌ تمدّن‌ و مدنیّت‌ و مدینه‌ جای‌ خود را عوض‌ کرده‌اند؛ و مزوّرانه‌ و مکّارانه‌ بر روی‌ اعمال‌ منکر و زشت‌ خود، لعاب‌ زده‌ و با زرق‌ و برق‌ عوام‌ فریبانه‌ای‌ هَمَجیّت‌ خود را بر عالم‌ تحمیل‌ کرده‌اند.


در جائی‌ که‌ مانند انگلستان‌ عمل‌ لِواط‌ (آمیزش‌ مرد با همجنس‌ خود) را مشروع‌ کنند و در محاکم‌ إجازه‌ دهند و قانونیّت‌ آنرا از مجلس‌ أعیان‌ و مجلس‌ لُردها گذرانده‌ و به‌ تصویب‌ برسانند، دیگر از أمثال‌ قانونی‌ نمودن‌ سقط‌ جنین‌ و ماشابَهَه‌ نباید استبعاد کرد. اینها همه‌ اُموری‌ است‌ مشابه‌ با هم‌ بر اساس‌ برنامه‌ حیوانیّت‌، بلکه‌ أضلّ و خرابتر و تاریکتر. زیرا عمل‌ لواط‌ و یا سقط‌ جنین‌ عمدی‌ ابداً در حیوانات‌ دیده‌ نشده‌ است‌. و از اینجا عبارت‌ شریفه‌ قرآن‌: بَلْ هُمْ أَضَلُّ [25] و یا أَعْمَی‌ٰ وَ أَضَلُّ سَبِیلا [26] خوب‌ معنای‌ خود را روشن‌ میکند.


حرمت‌ سقط‌ جنین‌ از نطفۀ زنا در اسلام‌


در اسلام‌ سقط‌ جنین‌ گرچه‌ نطفه‌ آن‌ از زنا هم‌ منعقد شده‌ باشد حرام‌ است‌. و زنی‌ که‌ زنا کرده‌ است‌ و یا زنی‌ که‌ در اثر وَطْی‌ به‌ شُبهَه‌ آبستن‌ شده‌ باشد (یعنی‌ آمیزش‌ و مجامعت‌ با حرام‌ و بدون‌ عقد شرعی‌، بگمان‌ حِلّیّت‌ در شبهه‌ موضوعیّه‌. مثل‌ کسی‌ که‌ در شب‌ و یا در تاریکی‌، یا بواسطه‌ غلبه‌ خواب‌ و یا بیهوشی‌ با زن‌ اجنبیّه‌ با علم‌ به‌ آنکه‌ زن‌ اوست‌ و حلال‌ است‌ بیامیزد، و سپس‌ معلوم‌ شود که‌ آن‌ زن‌، زن‌ او نبوده‌ و حرام‌ بوده‌ است‌.) حقّ سقط‌ جنین‌ خود را ندارد. و اگر شهود نزد حاکم‌ شهادت‌ بر زنای‌ او دهند، حاکم‌ باید صبر کند تا بچّه‌اش‌ را بزاید وسپس‌ حکم‌ زنا، از حدّ و یا رَجْم‌ را درباره‌ او جاری‌ نماید. زیرا اجرای‌ حدّ در حال‌ حاملگی‌ موجب‌ ضرر و یا سقط‌ طفل‌ می‌شود، و این‌ جائز نیست‌.

چون‌ انسان‌ در این‌ أحکام‌ مُتقَن‌ و مستحکم‌ نظر میکند، معنای‌ یَهْدِی ‌بِهِ اللَهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَ'نَهُو سُبُلَ السَّلَـٰم‌ برایش‌ مکشوف‌ میگردد. ببینید چه‌ راههای‌ سلام‌ و سلامت‌ و عافیت‌ مطلقه‌، و اجتناب‌ و دوری‌ از هر فساد و خرابی‌ و تباهی‌ را قرآن‌ نشان‌ داده‌ و بدان‌ رهبری‌ نموده‌ است‌ !

چون‌ نطفه‌ در رحم‌ قرار گرفت‌، دیگر بهیچ‌ وجهی‌ نمیتوان‌ آنرا خارج‌ کرد؛ إخراج‌ آن‌ به‌ هر کیفیّتی‌ باشد سِقط‌ محسوب‌ می‌شود؛ و مستلزم‌ أداء بیست‌ دینار است‌.

عزل‌ [27] موجب‌ عدم‌ استقرار نطفه‌ در رحم‌ است‌، نه‌ اخراج‌ آن‌ بعد از استقرار. و معذلک‌ جواز آنهم‌ محلّ اشکال‌ است‌. و بنا بر فرض‌ حرمت‌، موجب‌ ده‌ دینار دیه‌ آن‌ است‌.

اشکالی‌ که‌ در عزل‌ میباشد اینست‌ که‌: در زن‌ عقدی‌ دائمی‌، نطفه‌ حقّ اوست‌ و مرد نمیتواند بدون‌ رضایت‌ او عزل‌ کند؛ و هر بار که‌ عزل‌ کند باید دیه‌ آنرا به‌ زوجۀ دائمیّه‌ خود بدهد.

و همانطور هم‌ که‌ دیدیم‌، ریختن‌ نطفه‌ در رحم‌ نیز حقّ مرد است‌؛ و زن‌ بهیچوجه‌ من‌ الوجوه‌ چه‌ دائمیّه‌ باشد و چه‌ منقطعه‌ نمیتواند مرد را مجبور به‌عزل‌ کند.

نطفه‌ در حقیقت‌، مادّه‌ اوّلیّه‌ سرشت‌ انسان‌ (همچون‌ تخم‌ مرغ‌ و یا تخم‌ سیب‌) است‌ که‌ پس‌ از طیّ مراحل‌ و منازلی‌ ـ که‌ در ابتداء خاک‌ بوده‌ و بعداً با آب‌ مخلوط‌ شده‌، و درجات‌ و مراتبی‌ را در سیر استعداد طبعی‌ و طبیعی‌ خود طیّ کرده‌ است‌ ـ اینک‌ قابلیّت‌ آن‌ برای‌ مبدأ تکوین‌ انسان‌ تامّ و تمام‌ شده‌، و پس‌ از سیر مدارج‌ حرکت‌ جوهریّه‌ در رحم‌، تبدیل‌ به‌ یک‌ انسان‌ کامل‌ می‌شود.

عزل‌ یعنی‌ این‌ استعداد وقابلیّت‌ قریب‌ به‌ فعلیّت‌ را ضایع‌ نمودن‌، و مبدأ سرشت‌ و آفرینش‌ یک‌ انسان‌ را که‌ تا این‌ سر حدّ پیش‌ آمده‌ است‌ فاسد کردن‌ و نابود ساختن‌ و در بوته‌ اعدام‌ سپردن‌؛ و لذا دیدیم‌ که‌ در این‌ امر طبق‌ روایت‌ وارده‌ در «مجمع‌ البیان‌» رسول‌ أکرم‌ صلّی الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ گفته‌اند: الْعَزْلُ هُوَ الْوَأْدُ الْخَفِیُّ [28] یعنی‌: عزل‌ نمودن‌، در حکم‌ و طراز همان‌ زنده‌ به‌ قبر نمودن‌ طفل‌ است‌. غایة‌ الامر این‌ نتیجه‌ در عزل‌ پنهان‌ است‌، و در وَأْد آشکارا و ظاهر.


مفاسد عزل‌ و خوردن‌ داروهای‌ ضدّ حیض‌ و ضدّ حاملگی‌


عزل‌ دو ضرر کلّی‌ برای‌ مرد و زن‌ دارد. البتّه‌ ضرر مزاجی‌ و جسمی‌، غیر از ضررهای‌ روحی‌.


أمّا درباره‌ مرد، موجب‌ کسالت‌ اعصاب‌ می‌شود؛ و در اثر تکرار به‌ حدّی‌ میرسد که‌ درمانش‌ صعب‌ می‌گردد.


أمّا درباره‌ زن‌، موجب‌ پیدایش‌ مرضی‌ در رحم‌ به‌ نام‌ غدّۀ فیبْرُم‌ و أحیاناً سرطان‌ رحم‌ می‌شود که‌ در اثر تهیّج‌ رحم‌ برای‌ غذای‌ آن‌ که‌ نطفه‌ است‌، و سپس‌ آنرا بدون‌ غذا و گرسنه‌ گذاردن‌ پیدا می‌شود.


خوردن‌ دارو برای‌ جلوگیری‌ رحم‌ از پذیرش‌ نطفه‌، و آبستن‌ نشدن‌ زنان‌ که‌ امروزه‌ بصورت‌ قرص‌ متداول‌ و معمول‌ شده‌ است‌ ضررهای‌ مزاجی‌ شدید دارد، و موجب‌ کسالت‌ اعصاب‌ و در بعض‌ از احیان‌ منجرّ به‌ جنون‌ و دیوانگی‌ است‌.

و علاوه‌ موجب‌ کسالت‌ قلب‌ [29] و سرطان‌ رحم‌ و اختلال‌ جریان‌ خون‌، و بهم‌ خوردن‌ سیر طبیعی‌ و عمل‌ طبیعی‌ غُدَد و ترشّحات‌ زائده‌، و امراض‌ فراوان‌ دیگری‌ است‌ که‌ دست‌ بگریبان‌ جوامع‌ فقیر بشر شده‌ است‌.

خوردن‌ این‌ داروها به‌ هر صورت‌ و به‌ هر کیفیّتی‌ که‌ باشد، و با هر فورمولی‌ که‌ ساخته‌ شود، موجب‌ قطع‌ جریان‌ حیض‌ در اوقات‌ معیّنه‌ و مشخّصه‌ می‌گردد؛ و موجب‌ عدم‌ قبول‌ رحم‌ نطفه‌ را در خود می‌شود؛ و عواقب‌ وخیمی‌ را در پی‌ دارد.


و لذا بهداری‌ در زمان‌ طاغوت‌ که‌ ابداً نظری‌ بحال‌ ضعفاء و مصلحت‌ آنان‌ نداشت‌، برای‌ ترغیب‌ و تحریص‌ مردم‌ به‌ نازائی‌ و عقیم‌ شدن‌ و بچّه‌ نیاوردن‌، به‌ مقدار فراوان‌ از این‌ دارو را در درمانگاههای‌ عمومی‌ دولتی‌ مجّاناً در اختیار زنان‌ میگذاشت‌؛ و زنان‌ مسکین‌ هم‌ مراجعه‌ نموده‌، اخذ می‌نمودند و میخوردند و به‌ مفاسد و پی‌آمدهای‌ آن‌ گرفتار می‌شدند. امّا زنهای‌ أعیان‌ و پولدار ابداً از اینها مصرف‌ نمی‌نمودند؛ و مَثل‌ «مرگ‌ حقّ است‌ امّا برای‌ همسایه‌» خوب‌ در اینجا مصداق‌ و موضوع‌ روشنی‌ پیدا میکرد.


بسیاری‌ از زنان‌ مؤمنه‌ هم‌ در وقت‌ زیارت‌ مشاهد مشرّفه‌، و در وقت‌ حجّ بیت‌ الله‌ الحرام‌، برای‌ جلوگیری‌ از عادت‌ ماهیانه‌ و قدرت‌ بر عمل‌ مشروط‌ به‌ طهارت‌ از این‌ قرص‌ها میخوردند، که‌ هم‌ کسالت‌ و مرض‌ جسمی‌، و هم‌ در بعضی‌ از أوقات‌ کسالت‌ روانی‌ پیدا می‌نمودند. و علاوه‌ چه‌ بسا عادت‌ ماهیانه‌شان‌ خراب‌ و دگرگون‌ می‌شد؛ و به‌ قول‌ معروف‌ از اینجا مانده‌ و از آنجا رانده‌ می‌شدند. هم‌ عملشان‌ خراب‌ می‌شد و هم‌ بهره‌ معنوی‌ و روحی‌ از این‌ زیارت‌ و مناسک‌ نمی‌بردند.


شارع‌ مقدّس‌ اسلام‌ برای‌ زنان‌ حائض‌ تکلیف‌ خاصّی‌ مقرّر کرده‌ است‌ که‌ با بجا آوردن‌ آن‌ هم‌ حجّشان‌ صحیح‌ است‌ و هم‌ عمره‌شان‌. دیگر در اینصورت‌ چرا در کار او تصرّف‌ کنیم‌؟ تصرّفی‌ که‌ چه‌ بسا موجب‌ بطلان‌ عمل‌ میشود و حجّ و عمره‌ صحیح‌ و مطلوب‌ را که‌ پیغمبر به‌ بعضی‌ از زوجات‌ خود دستور دادند و آنها عمل‌ نمودند، با دست‌ خود و تصرّف‌ خود آلوده‌ و مشتبه‌ سازیم‌؛ و عمل‌ یقینی‌ را بصورت‌ عمل‌ مشکوک‌ انجام‌ دهیم‌؟!

-------------------------------------


[25] ـ قسمتی‌ از آیه‌ 179، از سوره‌ 7: الاعراف‌: وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ والإنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لایَفْقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لایُبْصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمْ ءَاذَانٌ لایَسْمَعُونَ بِهَآ أُولَـٰٓئکَ کَالأنْعَـٰمِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَـٰٓئکَ هُمُ الْغَـٰفِلُونَ «و هر آینه‌ تحقیقاً ما برای‌ جهنّم‌ بسیاری‌ از افراد جنّ و از افراد انسان‌ را آفریده‌ایم‌؛ آنهائیکه‌ دل‌ دارند ولی‌ با آن‌ نمی‌فهمند؛ و چشم‌ دارند ولی‌ با آن‌ نمی‌بینند؛ و گوش‌ دارند ولی‌ با آن‌ نمی‌شنوند. ایشان‌ همانند حیوانات‌ (گاو و شتر و گوسپند) هستند بلکه‌ راهشان‌ از آنها گم‌تر و به‌ هلاکت‌ و نیستی‌ و نابودی‌ نزدیکتر است‌. ایشان‌ کسانی‌ هستند که‌ در غفلت‌ بسر می‌برند.»


[26] ـ قسمتی‌ از آیه‌ 72، از سوره‌ 17: الإسرآء: وَ مَن‌ کَانَ فِی‌ هَذِهِ أَعْمَی‌ٰ فَهُوَ فِی‌ الآخِرَةِ أَعْمَی‌ٰ وَ أَضَلُّ سَبِیلا «و کسی‌ که‌ در این‌ دنیا کور باشد، او در آخرت‌ کور است‌؛ و راهش‌ گم‌تر و به‌ هلاکت‌ و نابودی‌ نزدیکتر است‌.»


[27] ـ عزل‌ عبارت‌ است‌ از کناره‌ گیری‌ مرد از زن‌، و در اینجا ـ همانطور که‌ بیان‌ شد ـ به‌ معنای‌ کناره‌ گیری‌ خاصّی‌ است‌ که‌ بدان‌ وسیله‌، مرد نطفه‌ را در خارج‌ از رحم‌ زن‌ بریزد.


[28] ـ ص‌ 19 از همین‌ کتاب‌ و نیز در تعلیقه‌ آن‌ آوردیم‌ که‌ این‌ حدیث‌ را حاکم‌ در «المستدرک‌» ج‌ 4، ص‌ 69 با إسناد خود از دختر وهب‌ أسدیّه‌ روایت‌ می‌کند که‌: قالَتْ: وَسُئِلَ رَسولُ اللَهِ صلَّی‌ اللهُ عَلَیه‌ وَ ءَالِهِ وَ سلَّم‌ عَنِ الْعَزْلِ، فَقالَ: هُوَالْوَأْدُ الْخَفِیُّ. 

در «إحیاء العلوم‌» ج‌ 4 ص‌ 242 از رسول‌ خدا صلّی الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ روایت‌ میکند درباره‌ کسیکه‌ عزل‌ را ترک‌ کرده‌ و نطفه‌ را در جای‌ خودش‌ استقرار داده‌ است‌، که‌ برای‌ او ثواب‌ کسی‌ است‌ که‌ از آن‌ جماع‌ متولّد شده‌ و زندگی‌ نموده‌ و در سبیل‌ خدای‌ تعالی‌ به‌ شهادت‌ رسیده‌ است‌، واگرچه‌ از آن‌ جماع‌ بچّه‌ای‌ برای‌ او متولّد نشود. (أَنَّ لَهُ أَجْرَ غُلامٍ وُلِدَ لَهُ مِنْ ذَلِکَ الْجمَاعِ وَ عَاشَ فَقُتِلَ فِی‌ سَبِیلِ اللَهِ تَعَالَی‌، وَ إنْ لَمْ یُولَدْ لَهُ.)


[29] ـ دکتر پروفسور سیف‌ الدّین‌ نبوی‌ تفرشی‌ در کتاب‌ «درمان‌ رایگان‌ با ورزش‌» ص‌54 گوید: در بدن‌ زنان‌ یک‌ آنزیمی‌ وجود دارد به‌ نام‌ «آلفالیپو پروتئین‌ کلسترول‌» که‌ این‌ آنزیم‌ در نزد مردان‌ خیلی‌ کمتر وجود دارد و در نتیجه‌ وجود این‌ آنزیم‌ است‌ که‌ زنان‌ در عمر دوّم‌ و سوّم‌ یعنی‌ قبل‌ از یائسگی‌ خیلی‌ کمتر به‌ بیماریهای‌ عروقی‌ قلب‌ و آنفارکتوس‌ مبتلا میشوند مگر آنکه‌ زنان‌ در دوران‌ یادشده‌ از قرص‌های‌ ضدّ آبستنی‌ و سیگار زیاد استفاده‌ نمایند که‌ در اینصورت‌ خطر ابتلاء به‌ بیماری‌ عروقی‌ و آنفارکتوس‌ قلبی‌ به‌مانند مردان‌ افزایش‌ می‌یابد.

------------------------------------------------------------------------------------


سلامت‌ زن‌ در آنست‌ که‌ یا حامله‌ باشد و یا بچّه‌ شیر دهد


ادامه دارد ............

اسلام کوئست