اسلام کوئست
yemen
اهداف سیاست های کنترل جمعیت و جلوگیری از بارداری و حمایت از عقیم کردن :: کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین

کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین

کتابی است نوشته ی علامه محمد حسین حسینی طهرانی رحمه الله

کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین

کتابی است نوشته ی علامه محمد حسین حسینی طهرانی رحمه الله

کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین

کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین

کتابی است نوشته ی علامه محمد حسین حسینی طهرانی رحمه الله
----------------------
اصل‌ این‌ رساله‌ قسمتی‌ از جلد اوّل‌ «نور ملکوت‌ قرآن‌» می‌باشد ، که‌ به‌ تفسیر آیۀ : وَ لَا یَقْتُلْنَ أَوْلَـٰدَهُنَّ پرداخته‌ و به‌ جهت‌ اهمّیّت‌ مطالب‌ ، از آن‌ کتاب‌ استخراج‌ و بطور مستقلّ به‌ نام‌ «رسالۀ نکاحیّه‌» منتشر گردید .
و چون‌ در حین‌ طبع‌ این‌ رساله‌ که‌ از ارتحال‌ فقید معظّم‌ ، رهبر کبیر انقلاب‌ اسلامی‌ پنج‌ سال‌ می‌گذشت‌ و در این‌ مدّت‌ با عنوان‌ تنظیم‌ خانواده‌ و کنترل‌ جمعیّت‌ فعّالیّتهای‌ چشمگیری‌ به‌ وقوع‌ پیوست‌ ؛ حضرت‌ آیة‌ الله‌ علاّمه‌ اقدام‌ به‌ نوشتن‌ تذییلاتی‌ بر این‌ رساله‌ فرموده‌ و با عطف‌ جملۀ «کاهش‌ جمعیّت‌ ، ضربه‌ای‌ سهمگین‌ بر پیکر مسلمین‌» نام‌ رسالۀ نکاحیّه‌ را تفسیر نموده‌اند .
در این‌ تذییلات‌ که‌ شامل‌ سیزده‌ مطلب‌ میباشد مسألۀ کنترل‌ جمعیّت‌ از دیدگاه‌ قرآن‌ و اسلام‌ مورد تحلیل‌ قرار گرفته‌ و در آن‌ از سیاستهای‌ مزوّرانۀ استکبار در جهت‌ کاهش‌ قوّت‌ مسلمین‌ پرده‌ برداشته‌ شده‌ است‌ .
--------------
امام خامنه ای فرمود:
مسئله‌ی جمعیّت را جدّی بگیرید؛ جمعیّت جوان کشور دارد کاهش پیدا میکند. یک جایی خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست.۱۳۹۲/۰۹/۱۹
-------------
امام خامنه ای فرمد:
یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر میکند، تن او میلرزد، این مسئله‌ی جمعیّت است.۱۳۹۲/۰۹/۱۹
--------------

امام خامنه ای

http://www.noorhadith.ir/

خبر گزاري قراني جمهوري اسلامي ايران www.iqna.ir

دريافت كد لوگو

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اهداف سیاست های کنترل جمعیت و جلوگیری از بارداری و حمایت از عقیم کردن» ثبت شده است


                       



حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی سیاست های کلی «جمعیّت» را که براساس بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، ابلاغ کردند.

متن ابلاغیه رهبر انقلاب به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم

    با عنایت به اهمیّت مقوله جمعیّت در اقتدار ملّی؛ و با توجه به پویندگی، بالندگی و جوانی جمعیّت            کنونی کشور به عنوان یک فرصت و امتیاز؛ و در جهت جبران کاهش نرخ رشد جمعیّت و نرخ باروری در سال‌های گذشته، سیاست‌های کلی جمعیّت ابلاغ می‌گردد.

با در نظر داشتن نقش ایجابی عامل جمعیّت در پیشرفت کشور، لازم است برنامه‌ریزی‌های جامع برای رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور متناسب با سیاست‌های جمعیّتی انجام گیرد.

همچنین ضروری است با هماهنگی و تقسیم کار بین ارکان نظام و دستگاه‌های ذیربط در این زمینه، اقدامات لازم با دقّت، سرعت و قوّت صورت گیرد و نتایج رصد مستمر اجرای سیاست‌ها گزارش شود.
                                                   

                                                      

     سیّدعلی خامنه‌ای
30  /اردیبهشت/۱۳۹۳






                                                      بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

                                         

                                                «سیاست‌های کلی جمعیّت»

۱- ارتقاء پویایی، بالندگی و جوانی جمعیّت با افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی.


۲- رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج و حمایت از زوج‌های جوان و توانمندسازی آنان در تأمین هزینه‌های زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد.


۳- اختصاص تسهیلات مناسب برای مادران بویژه در دوره بارداری و شیردهی و پوشش بیمه‌ای هزینه‌های زایمان و درمان ناباروری مردان و زنان و تقویت نهادها و مؤسسات حمایتی ذی‌ربط.


۴- تحکیم بنیان و پایداری خانواده با اصلاح و تکمیل آموزش‌های عمومی درباره اصالت کانون خانواده و فرزند پروری و با تأکید بر آموزش‌ مهارت‌های زندگی و ارتباطی و ارائه خدمات مشاوره‌ای بر مبنای فرهنگ و ارزش‌های اسلامی- ایرانی و توسعه و تقویت نظام تأمین اجتماعی، خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشکی در جهت سلامت باروری و فرزندآوری.


۵- ترویج و نهادینه‌سازی سبک زندگی اسلامی- ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی.


۶- ارتقاء امید به زندگی، تأمین سلامت و تغذیه سالم جمعیّت و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، بویژه اعتیاد، سوانح، آلودگی‌های زیست محیطی و بیماری‌ها.


۷- فرهنگ سازی برای احترام و تکریم سالمندان و ایجاد شرایط لازم برای تأمین سلامت و نگهداری آنان در خانواده و پیش‌بینی ساز و کار لازم برای بهره‌مندی از تجارب و توانمندی‌های سالمندان در عرصه‌های مناسب.


۸- توانمندسازی جمعیّت در سن کار با فرهنگ سازی و اصلاح، تقویت و سازگار کردن نظامات تربیتی و آموزش‌های عمومی، کارآفرینی، فنی ـ حرفه‌ای و تخصصی با نیازهای جامعه و استعدادها و علایق آنان در جهت ایجاد اشتغال مؤثر و مولّد.


۹- باز توزیع فضایی و جغرافیایی جمعیّت، متناسب با ظرفیت زیستی با تأکید بر تأمین آب با هدف توزیع متعادل و کاهش فشار جمعیّتی.


۱۰- حفظ و جذب جمعیّت در روستاها و مناطق مرزی و کم تراکم و ایجاد مراکز جدید جمعیّتی بویژه در جزایر و سواحل خلیج فارس و دریای عمان از طریق توسعه شبکه‌های زیربنایی، حمایت و تشویق سرمایه‌گذاری و ایجاد فضای کسب و کار با درآمد کافی.


۱۱- مدیریت مهاجرت به داخل و خارج هماهنگ با سیاست‌های کلی جمعیّت با تدوین و اجرای ساز و کارهای مناسب.


۱۲- تشویق ایرانیان خارج از کشور برای حضور و سرمایه گذاری، و بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و توانایی‌های آنان.


۱۳- تقویت مؤلفه‌های هویت‌بخش ملی (ایرانی، اسلامی، انقلابی) و ارتقاء وفاق و همگرایی اجتماعی در پهنه سرزمینی بویژه در میان مرزنشینان؛ و ایرانیان خارج از کشور.


۱۴- رصد مستمر سیاست‌های جمعیّتی در ابعاد کمّی و کیفی با ایجاد ساز و کار مناسب و تدوین شاخص‌های بومی توسعه انسانی و انجام پژوهش‌های جمعیّتی و توسعه انسانی.

گزارش اندیشکده بلفر از تغییر الگوی جمعیتی در جهان اسلام


2تا کافی نیست: مقدمه اندیشکده آمریکایی بلفر در مطلبی به اتفاق خاموشی پرداخته است که در دنیای اسام در حال وقوع است؛ اتفاقی که نه بهار عربی است و نه افزایش بنیادگرایی اسلامی... بلکه بنا به گفته یک جمعیت نگار برجسته، نرخ باروری در میان مسلمانان به شدت کاهش و فرار از ازدواج در میان زنان عرب و مسلمان افزایش یافته است.

کاهش بارداری مسلمانان بیش از متوسط نرخ جهانی: ایران در صدر! 
نیکولاس ابرشتات، از محققان انستیتو انترپرایز آمریکا، این یافته ها را به تازگی در دو مقاله ثبت کرده است. این مقالات تصویر متفاوتی با تصویر معمول از افزایش متداوم جمعیت در سرزمین های اسلامی نشان می دهد. البته جمعیت در این کشورها رو به افزایش است، اما با ادامه روند کنونی، این افزایش جمعیت دیری نخواهد پایید.
عنوان نخستین مقاله ابرشتات : « کاهش باروری در جهان اسلام؛ تغییری فاحش که در کمال تعجب کسی متوجه آن نشده است»  وی با استفاده از داده های بدست آمده از  49 کشور و قلمروهای دارای اکثریت مسلمان دریافت که به طور میانگین نرخ باروری در سا لهای 1975 تا 80 و 41 درصد کاهش یافته است، حال آنکه ، 2005 تا 2010  کاهش نرخ بارداری در کل جهان 33 درصد بوده است.
22 درصد از کشورها و قلمروهای مسلمان شاهد 50 درصد یا بیشتر کاهش باروری بوده اند. بیشترین کاهش در ایران، عمان، امارات متحده عربی، الجزیره، بنگلادش، تونس، لیبی، آلبانی، قطر و کویت و در حدود 60 درصد یا بیشتر طی سه دهه گذشته بوده است.کاهش نرخ باروری در ایران طی 30 سال گذشته حیرت انگیز و معادل 70 درصد ، بوده ، که به گفته ابرشتات «یکی از سریع ترین و چشمگیرترین آمارهای کاهش باروری در تاریخ بشر» بوده است. به گفته او، تا سال 2000، نرخ باروری ایران به دو زایمان در هر زن کاهش یافته بود، که پایین تر از سطح مورد نیاز برای جایگزینی جمعیت ، کنونی است.در مقاله ای در تایمز مورخ ژوئیه 2012 نرخ باروری در ایران از این نیز کمتر عنوان شده و به هشدار سازمان ملل در گزارشی اشاره کرد. بنابر این گزارش، جمعیت ایران در دو دهه آینده رو به کاهش می رود و درصورت تداوم روند کنونی، تا پایان این قرن بیش از 50 درصد کاهش می یابد.
شهرهای بزرگ جهان اسلام شاهد کاهش رشد جمعیتی شدیدی بوده اند. ابرشتات خاطرنشان می کند که تنها شش ایالت در آمریکا دارای نرخ باروری کمتری نسبت به استانبول هستند. در ایران نیز، در شهرهای تهران و اصفهان، نرخ باروری نسبت به تمامی ایالات آمریکا پایین تر است.
 
 عامل اقتصادی تنها دلیل کاهش باروری نیست
این محقق موسسه امریکن انترپرایز بیان می کند با این که افزایش درآمد و توسعه اقتصادی در کاهش باروری نقش داشته است اما تنها دلیل آن نیست ». کاهش باروری در نسل گذشته در ، کشورهای عربی نسبت به دیگر نقاط جهان سریعتر بوده است« به گزارش اطلاعات نامه جهانی سیا، نرخ باروری در میان مسلمانان اندکی نسبت به برآورد ابرشتات بالاتر است، اما در کل به نسبت بسیاری از کشورهای آفریقایی زیرصحرایی، آمریکای لاتین و آسیایی کمتر است.
 
سرایت فرهنگ غربی » زندگی مجردی « به کشورهای مسلمان
در این گزارش با اشاره به عوامل دیگری به جز عامل اقتصادی، عامل فرهنگی و رواج سبک زندگی » مجردی» و افزایش تمایل جوانان به » فرار از ازدواج «  اشاره شده است. فرهنگی که ابتدا در سبک زندگی جوامع غربی راه پیدا کرد و پس از آن با گسترش راه های ارتباطی و نفوذ فرهنگی در کشورهای شرقی، اکنون این تمایل به زندگی مجردی و روابط خارج از چارچوب خانواده و ازدواج در کشورهای مسلمان نیز بسیار شایع شده است. ترویج سبک زندگی غربی، سختی روز افزون ازدواج در جوامع مسلمان- از جمله کشورمان - و هجوم بی سابقه شبکه های ماهواره ای به شیوه زندگی ایرانی - اسلامی، پدیده های نظیر » تجرد «  « فرار از ازدواج ، » «بی علاقگی به خانواده» ،»  روابط خارج از دایره عرف و شرع«  ، و در نهایت بحران جمعیت و خانواده را بگونه ای دامن زده است که صدای زنگ خطر آن به گوش مراکز واندیشکده های غربی نیز رسیده است. کاهش ازدواج در اروپا امری شناخته شده اما همچنان چشمگیر است؛ نرخ ازدواج زنان در آلمان از 0.98 در سال 1965 به 0.59 در سال 2000 کاهش یافته است. این رقم در مدت مشابه در فرانسه از 0.99 به 0.61 ، در سوئد از 0.98 به 0.49 ، در انگلیس از 1 به 0.54 کاهش یافته است.
در آسیا نیز نرخ ازدواج رو به کاهش است؛ در ژاپن درصد زنان بین 30 تا 34 ساله که هرگز ازدواج نکرده اند از 7.2 در سال 1970 به 26 .6 در سال 2000 افزایش یافته است.  این رقم در میانمار از 9.3 درصد به 25 .9 درصد، در تایلند از 8.1 به 16 .1 درصد و در کره جنوبی از 1.4 به 10 .7 درصد افزایش یافته است.با این که نرخ ازدواج در جهان عرب بالاتر است، اما آنها نیز با سرعت در همین مسیر در حرکت اند.
به گفته ابرشتات آن چه مایه شگفتی است این است که در جهان عرب فاصله گرفتن از ازدواج از بسیاری لحاظ هم اکنون همانند اروپای دهه 80 است و این اتفاق در حال وقوع در سطح پیشرفت به مراتب پایین تر از اروپا و آسیای شرقی توسعه یافته است. ابرشتات می گوید «اتفاق  بزرگی در شرف وقوع است و عملا هیچ کس متوجه آن نشده است، حتی در دنیای عرب »
 
آینده کشورهای مسلمان؛کاهش نیروی کار و افزایش جمعیت بازنشسته
این مطالعات به ما یادآوری می کند که گرایش های بزرگ جمعیت نگاری که به جهان شکل می دهند ناشناخته و اغلب مورد غفلت هستند. درست است که جهان عرب در حال حاضر شاهد افزایش شدید جمعیت جوان است، که یکی از عوامل انقلاب های مردمی در تونس، مصر و نقاط دیگر بوده است، اما بنا به گفته این کارشناس جمعیت و نگاهی به آمار موجود، آینده پیش روی نسل بعدی کاهش تعداد نیروی کار و افزایش جمعیت بازنشسته است.
                              

منبع : نشریه نسل ششم

قسمت یازدهم

قسمت دهم از اینجا




مورد سوّم‌ ـ مقاله‌ایست‌ از مجلّه‌ «قِراءات‌ سیاسیّه‌» که‌ مخدّره‌ خانم‌ عظیمه‌ ریحانی‌ دام‌ تَوفیقُها از عربی‌ به‌ پارسی‌ ترجمه‌ نموده‌اند . این‌ مقاله‌ در دو شماره‌ روزنامه‌ «جمهوری‌ اسلامی‌» به‌ مورّخه‌ 29 جمادی‌ الاولی‌ 4 1 4 1 (23 آبان‌ 1372) شماره‌ 188 4 ؛ و 30 جمادی‌ الاولی‌ 4 1 4 1 ( 4 2 آبان‌ 1372) شماره‌ 189 4 طبع‌ شده‌ است‌ .

در هر دو شماره‌ اوّلاً خود روزنامه‌ به‌ شرح‌ و معرّفی‌ مقاله‌ بطور یکسان‌می‌پردازد ، و ثانیاً در هر یک‌ شروع‌ به‌ مندرجات‌ آن‌ به‌ ترتیب‌ می‌نماید . و ما نیز در اینجا اوّلاً به‌ کلام‌ خود روزنامه‌ می‌پردازیم‌ ، و ثانیاً به‌ ذکر مقاله‌ آن‌ به‌ ترتیب‌ .

امّا در شرح‌ و معرّفی‌ روزنامه‌ اینطور می‌باشد :

«اشاره‌ : در سالهای‌ اخیر ، رسانه‌های‌ گروهی‌ کشورمان‌ به‌ تبعیّت‌ از سیاست‌ ضرورت‌ کنترل‌ جمعیّت‌ ، مطالب‌ زیادی‌ همسو با این‌ سیاست‌ به‌ چاپ‌ رسانده‌ و پخش‌ کردند . در نتیجه‌ همین‌ تبلیغات‌ سنگین‌ و یکطرفه‌ ، اکنون‌ این‌ تفکّر بصورت‌ یک‌ اصل‌ بدیهی‌ در اذهان‌ عمومی‌ جای‌ گرفته‌ ، و حتّی‌ اکثریّت‌ نمایندگان‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ را نیز تحت‌ تأثیر قرار داده‌ تا آنجا که‌ علیرغم‌ هشدارهای‌ جمع‌ قابل‌ توجّهی‌ از نمایندگان‌ ، سرانجام‌ متأسّفانه‌ قانون‌ محرومیّت‌ فرزند چهارم‌ از امتیازات‌ دولتی‌ به‌ تصویب‌ رسید .



طرفداران‌ کنترل‌ جمعیّت‌ اصرار دارند مردم‌ کشور را از خطرات‌ آن‌ مطّلع‌ نسازند


نکته‌ بسیار مهمّ اینست‌ که‌ سیطره‌ طرفداران‌ سیاست‌ کنترل‌ جمعیّت‌ بر رسانه‌های‌ گروهی‌ بقدری‌ قوی‌ است‌ که‌ بسیاری‌ از رسانه‌ها تا کنون‌ حاضر نشده‌اند نظرات‌ مخالفان‌ این‌ سیاست‌ را منتشر کنند .

آنچه‌ معمولاً در مطبوعات‌ چاپ‌ یا از رادیو و تلویزیون‌ پخش‌ می‌شود ، صرفاً نظر یکطرفه‌ایست‌ که‌ متولّیان‌ کنترل‌ جمعیّت‌ تهیّه‌ و تدوین‌ میکنند و در اختیار رسانه‌ها قرار می‌دهند . حتّی‌ اگر اجلاس‌ یا گردهمائیهائی‌ در زمینه‌ کنترل‌ جمعیّت‌ تشکیل‌ می‌شود ، مخالفان‌ این‌ سیاست‌ را در این‌ نشست‌ها و گردهمائیها راهی‌ نیست‌ .

این‌ وضعیّت‌ نامطلوب‌ تا آنجا پیش‌ رفته‌ است‌ که‌ اخیراً یکی‌ از پزشکان‌ سرشناس‌ کشورمان‌ ناچار شد خطرات‌ این‌ سیاست‌ و عدم‌ انطباق‌ شیوه‌های‌ إعمال‌ آن‌ با فرهنگ‌ اسلامی‌ را طیّ مقاله‌ای‌ که‌ در روزنامۀ «جمهوری‌ اسلامی‌» یکشنبه‌ 6 1/8/72 بچاپ‌ رسید گوشزد نماید.[ [52] ]


مجلّۀ «القراءات‌ السّیاسیّه‌» میگوید : منظور از کنترل‌ جمعیّت‌ ، حاکمیّت‌ سیاسی‌ است‌

اخیراً یکی‌ از مجلات‌ عربی‌ ، مقاله‌ای‌ مفصّل‌ در همین‌ مقوله‌ به‌ چاپ‌ رسانده‌ که‌ در آن‌ پرده‌ از طرحهای‌ آمریکا برای‌ کاهش‌ جمعیّت‌ کشورهای‌ جهان‌ سوّم‌ و اسلامی‌ برداشته‌ و ابعاد مختلف‌ این‌ طرح‌ استعماری‌ را تشریح‌ نموده‌ است‌ .

روزنامه‌ «جمهوری‌ اسلامی‌» با چاپ‌ ترجمه‌ این‌ مقاله‌ ، به‌ کلّیّه‌ کسانی‌ که‌ نسبت‌ به‌ این‌ مسأله‌ مهمّ ، بی‌توجّه‌ هستند هشدار میدهد و امیدوار است‌ مسؤولین‌ به‌ عمق‌ ماجرا با عنایت‌ و تأمّل‌ بیشتری‌ توجّه‌ نمایند . این‌ مقاله‌ را در دو شماره‌ میخوانید.»


در اینجا در شماره‌ اوّل‌ آن‌ که‌ با عنوان‌ :


«نقشه‌های‌ استعماری‌ در قالب‌ سیاستهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ در کشورهای‌ اسلامی‌»افتتاح‌ می‌گردد ، مطلب‌ را آغاز نموده‌ و سپس‌ می‌گوید :

«قبل‌ از اینکه‌ از سیاستهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ سخنی‌ به‌ میان‌ بیاوریم‌ لازم‌ است‌ به‌ فلسفه‌ چگونگی‌ پدید آمدن‌ این‌ سیاست‌ اشاره‌ای‌ داشته‌ باشیم‌ :


سیاستهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ ، مجموعه‌ اهدافی‌ است‌ که‌ با افزایش‌ جمعیّت‌ ارتباط‌ دارد . این‌ اهداف‌ در مجموعه‌ای‌ از طرحها و لایحه‌های‌ اجرائی‌ دولت‌ها نمایان‌ است‌ . هدف‌ از این‌ طرحها ، حاکمیّت‌ بخشیدن‌ اراده‌ سیاسی‌ برمیزان‌ رشد جمعیّت‌ می‌باشد . جمعیّت‌ شناسان‌ جدید کسانی‌ هستند که‌ اجرای‌ تصمیم‌ گیری‌ سیاستهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ را بمنظور حاکمیّت‌ بر رشد افراد بشری‌ رهبری‌ می‌کنند .


آنچه‌ در این‌ بحث‌ بر ما روشن‌ خواهد گشت‌ اینست‌ که‌ : چرا بر جلوگیری‌ از افزایش‌ جمعیّت‌ تأکید می‌شود ؟


بعد از جنگ‌ جهانی‌ دوّم‌ ، کارشناسان‌ غربی‌ به‌ شکل‌ بارزی‌ به‌ مفاهیم‌سیاستهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ توجّه‌ کردند . این‌ افراد فرهنگشان‌ را با این‌ مشخّصه‌ها توصیف‌ میکردند :


1 ـ حاکمیّت‌ بی‌دینی‌ به‌ مثابه‌ یک‌ چارچوب‌ برای‌ فرهنگ‌ .

2 ـ گسترش‌ سیطره‌ فردگرائی‌ .

3 ـ تضعیف‌ نقش‌ اخلاق‌ عمومی‌ .

4 ـ تضعیف‌ ارزشهای‌ اساسی‌ اجتماعی‌ .

5 ـ گسترش‌ حاکمیّت‌ ارزشهای‌ ثانوی‌ .

6 ـ تأکید برارج‌ نهادن‌ به‌ منافع‌ شخصی‌ .


ودرکنارآن‌ اظهارمیدارند که‌ دیدگاههای‌فلسفی‌سیاستهای‌جمعیّت‌شناسی‌ که‌ بر اساس‌ بی‌دینی‌ پایه‌گذاری‌ شده‌ با دین‌ اسلام‌ در تضادّ است‌ .


همراه‌ با طرحهای‌ خارجی‌ برای‌ تغییرات‌ فرهنگی‌ در کشورهای‌ اسلامی‌، کشورهای‌ غربی‌ این‌ الگوهای‌ اجتماعی‌ را رواج‌ دادند . این‌ الگوها در وجود بعضی‌ از مسلمانان‌ که‌ در دامان‌ فرهنگ‌ و تمدّن‌ غرب‌ رشد کرده‌اند و از تعلیمات‌ غربی‌ برخوردار شده‌اند رسوخ‌ کرده‌ است‌ .


بهمین‌ خاطر تغییرات‌ فرهنگی‌ در جوامع‌ اسلامی‌ بسرعت‌ بطرف‌ الگوهای‌ فرهنگی‌ غربی‌ پیش‌ رفت‌ که‌ منجرّ به‌ گسترش‌ بی‌دینی‌ و فردگرائی‌ شد و اخلاق‌ عمومی‌ و ارزشهای‌ اجتماعی‌ را که‌ از دین‌ اسلام‌ سرچشمه‌ میگرفت‌ تضعیف‌ کرد . بدین‌ ترتیب‌ اصول‌ اخلاقی‌ ثانویّه‌ بوجود آمد و این‌ ارزشها باعث‌ شد تا به‌ منافع‌ شخصی‌ افراد ارج‌ نهاده‌ شود .


اینجاست‌ که‌ می‌توان‌ به‌ ابعاد سیاست‌ کنترل‌ جمعیّت‌ که‌ منجرّ به‌ کاهش‌ رشد جمعیّت‌ میشود پی‌ برد ، واین‌ نغمه‌ که‌ رشد بی‌رویّه‌ جمعیّت‌ ، مخالف‌ آزادی‌ و استقلال‌ زن‌ می‌باشد و افزایش‌ جمعیّت‌ با تحقّق‌ زیبائیهایش‌ منافات‌ دارد از همین‌جا ساز شده‌ است‌ .

همچنین‌ تلاش‌ در جهت‌ متقاعد ساختن‌ خانواده‌ها به‌ اینکه‌ با افزایش‌تعداد فرزندان‌ ، منافع‌ اشخاص‌ چه‌ از نظر اقتصادی‌ و چه‌ اجتماعی‌ به‌ خطر می‌افتد نیز در چارچوب‌ همین‌ سیاست‌ استعماری‌ صورت‌ میگیرد .




اهداف‌ سیاستهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌


1 ـ هدف‌ مستقیم‌ :


هدف‌ مستقیم‌ سیاستهای‌ جمعیّتی‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ ، کاهش‌ میزان‌ رشد طبیعی‌ جمعیّت‌ است‌ که‌ این‌ هدف‌ از طریق‌ کاهش‌ سطح‌ زاد و ولد صورت‌ می‌گیرد . اگر چه‌ سیاستهای‌ جمعیّتی‌ با رشد اقتصادی‌ و اجتماعی‌ در ارتباط‌ است‌ ، امّا این‌ موضوع‌ هدف‌ اصلی‌ این‌ سیاستها نیست‌ ؛ چرا که‌ برنامه‌ریزی‌های‌ کنونی‌ مربوط‌ به‌ رشد اقتصادی‌ و اجتماعی‌ ، با منافع‌ مصرف‌کنندگان‌ سر و کار دارد نه‌ تولید کنندگان‌ ، و فقط‌ سعی‌ دارد سطح‌ رشد جمعیّت‌ را کاهش‌ دهد .

لازم است‌ اینجا اشاره‌ای‌ به‌ موضوع‌ زن‌ ، به‌ عنوان‌ مسأله‌ای‌ که‌ در افزایش‌ جمعیّت‌ مؤثّر است‌ داشته‌ باشیم‌ ، چرا که‌ این‌ مسأله‌ مورد تأکید تمامی‌ سیاستهای‌ جمعیّتی‌ بمنظور کاهش‌ بی‌رویّه‌ جمعیّت‌ بوده‌ است‌ .

همچنین‌ می‌توان‌ گفت‌ : در عمل‌ ، دولت‌ تونس‌ اقدامات‌ وسیعی‌ در زمینه‌ کنترل‌ جمعیّت‌ بعمل‌ آورده‌ و همراه‌ با تأسیس‌ اوّلین‌ دفتر جمعیّت‌ زنان‌ در منطقه‌ ، سیاستهای‌ آشکاری‌ را در مورد کاهش‌ رشد جمعیّت‌ در پیش‌ گرفته‌ است‌ .

سیاست‌ کنترل‌ جمعیّت‌ ، برای‌ به‌ بازار کشاندن‌ زنان‌ ، و هدر دادن‌ عمر آنان‌ است‌


واضح‌ است‌ که‌ طرح‌ مسأله‌ رشد فکری‌ زن‌ و بالا بردن‌ سطح‌ آگاهی‌ وی‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ بخاطر توجّه‌ کافی‌ به‌ آنها نمی‌باشد ، بلکه‌ تنها از آن‌ به‌عنوان‌ وسیله‌ای‌ برای‌ کاهش‌ سطح‌ رشد جمعیّت‌ استفاده‌ می‌شود .

در این‌ طرح‌ ، مقصود از «رشد زن‌» تغییر موقعیّت‌ زن‌ و نقش‌ وی‌ در جامعه‌ می‌باشد که‌ به‌ عقیده‌ پایه‌گذاران‌ سیاستهای‌ جمعیّتی‌ به‌ معنی‌ جداشدن‌ زن‌ از هرگونه‌ ارزشهای‌ اخلاقی‌ و اجتماعی‌ است‌ ؛ ارزشهائی‌ که‌ ریشۀ مذهبی‌ دارند .

در نتیجه‌ این‌ سیاست‌ ، زنان‌ مسلمان‌ چیزی‌ بدست‌ می‌آورند از نوع‌ آزادی‌ زن‌ غربی‌ ، و همین‌ امر یکی‌ از ابزارهائیست‌ که‌ موجب‌ می‌شود سطح‌رشد جمعیّت‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ سیر نزولی‌ داشته‌ باشد . ارائۀ افکار جدید که‌ چون‌ دستاویزی‌ برای‌ جدا ساختن‌ زن‌ از ارزشهای‌ جامعه‌اش‌ مطرح‌ می‌گردد موجب‌ شده‌ تا موقعیّت‌ زن‌ و نقش‌ وی‌ در جوامع‌ اسلامی‌ تغییر یابد و سخن‌ از شرکت‌ دادن‌ زن‌ در طرحهای‌ رشد از این‌ افکار سرچشمه‌ میگیرد ، که‌ از طریق‌ تعلیم‌ زن‌ صورت‌ میگیرد .

آنچه‌ از تحقیقات‌ بدست‌ می‌آید اینست‌ که‌ چنین‌ زنانی‌ به‌ شرکت‌ در بازار کار روی‌ می‌آورند ؛ و همین‌ زنان‌ شاغل‌ هستند که‌ اکثراً منادی‌ جداشدن‌ ازارزشهای‌ اجتماعی‌ خویش‌ می‌باشند تا بدینوسیله‌ زن‌ همراه‌ با تمدّن‌ غرب‌ درمسیر بی‌دینی‌ پیش‌ برود و الگوهای‌ غربی‌ را برای‌ خود بپذیرد .

دقیقاً همین‌ زنان‌ هستند که‌ از زنان‌ دیگر میخواهند با پذیرش‌ ویژگیهای‌ یک‌ زن‌ غربی‌ در مسیر بی‌دینی‌ پیش‌ بروند ؛ به‌ این‌ دلیل‌ که‌ بچّه‌ دار شدن‌ (زایمان‌) با آزادی‌ و استقلال‌ و تحقّق‌ هویّتشان‌ در تضادّ است‌ !

آنها تلاش‌ میکنند زنان‌ را متقاعد کنند که‌ زایمان‌ ، زیبائی‌ و سلامتی‌ زن‌ را به‌ خطر می‌اندازد . تردیدی‌ نیست‌ که‌ حرکت‌ زنان‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ که‌ راه‌ فرهنگ‌ غرب‌ را در پیش‌ گرفته‌اند ، زنان‌ مسلمان‌ را بطرف‌ الگوهای‌ فرهنگی‌ غرب‌ می‌کشاند .


مسأله‌ مرگ‌ و میر در سیاستهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ ، وسیله‌ای‌ در جهت‌ کاهش‌ سطح‌ رشد جمعیّت‌ به‌ حساب‌ می‌آید . به‌ این‌ معنی‌ که‌ بر مسأله‌ کاهش‌ مرگ‌ نوزادان‌ شیرخوار و کاهش‌ مرگ‌ مادران‌ باردار بخاطر زایمان‌ بسیار تأکید میشود و ادّعا میشود که‌ بیشتر تحقیقات‌ نشان‌ می‌دهد که‌ افزایش‌ بی‌رویّه‌ جمعیّت‌ منجرّ به‌ مرگ‌ نوزادان‌ شیرخوار می‌گردد .این‌ ادّعا در صورتی‌ پذیرفتنی‌ است‌ که‌ شواهد بیشتری‌ جمع‌آوری‌ شود ، چرا که‌ این‌ بررسیها عواملی‌ چون‌ تغذیه‌ و بهداشت‌ را که‌ در مسأله‌ مرگ‌ و میر مؤثّرند به‌ حساب‌ نیاورده‌اند .


به همین‌ دلیل‌ نمی‌توان‌ این‌ نظریّه‌ را که‌ تنها به‌ دو متغیّر ، یعنی‌ میزان‌ وفات‌ و میزان‌ رشد توجّه‌ کرده‌ پذیرفت‌ . چراکه‌ مقایسه‌ بین‌ افزایش‌ جمعیّت‌ و مرگ‌ و میر ، مقایسه‌ ساده‌ و بی‌معنائی‌ بیش‌ نیست‌ و هدف‌ از ارائه‌ این‌ نظریّه‌ تنها بخاطر اینست‌ که‌ بر نقش‌ منفی‌ رشد جمعیّت‌ برای‌ کاهش‌ آن‌ تأکید شود .

ادّعای‌ تحقیقات‌ گسترده‌ای‌ که‌ از این‌ ایده‌ ضعیف‌ حمایت‌ می‌کند مستند نبوده‌ و دور از واقعیّت‌ است‌ و میتوان‌ گفت‌ که‌ این‌ تحقیقات‌ و بررسیها در اصل‌ به‌ خدمت‌ سیاستهای‌ جمعیّت‌ شناسی‌ در آمده‌ است‌ ؛ سیاستهائی‌ که‌ با انگیزه‌ سیاسی‌ معیّنی‌ از طرف‌ کشورها یا سازمانهای‌ بین‌ المللی‌ بکار گرفته‌ شده‌ است‌ .


                                        

انگیزۀ کاهش‌ جمعیّت‌ ، فقط‌ أهداف‌ سیاسی‌ است‌


2 ـ هدف‌ غیر مستقیم‌ :



در جهان‌ امروز هدفهای‌ غیر مستقیم‌ سیاستهای‌ جمعیّتی‌ ، فقط‌ وسیله‌ای‌ برای‌ تأمین‌ اهداف‌ سیاسی‌ میباشد . بعبارت‌ دیگر سیاستهای‌ جمعیّت‌ شناسی‌ در درجه‌ اوّل‌ ، به‌ اهداف‌ سیاسی‌ اهمّیّت‌ میدهند . طیّ دهه‌ شصت‌ ، حجم‌ نسبی‌ جمعیّت‌ کشورهای‌ سرمایه‌داری‌ سیر نزولی‌ داشته‌ است‌ تا جائی‌ که‌ تعداد جمعیّت‌ این‌ کشورها (کشورهای‌ اروپای‌ غربی‌ و ایالات‌ متّحده‌ آمریکا و کانادا) 8/ 6 1 درصد از جمعیّت‌ جهان‌ را تشکیل‌ میدهد ، و در سال‌ 8 6 13 این‌ نسبت‌ به‌ 1/12 درصد کاهش‌ یافت‌ ؛ و این‌ سیر نزولی‌ بخاطر فروپاشی‌ خانواده‌ در جوامع‌ غربی‌ همچنان‌ ادامه‌ دارد .

موقعیّت‌ جهان‌ از نظر پراکندگی‌ جمعیّت باعث‌ شد کشورهای‌ غربی‌ و در رأس‌ آن‌ آمریکا به‌ کاهش‌ رشد جمعیّت‌ در کشورهای‌ جهان‌ سوّم‌ بخصوص‌ جمعیّت‌ کشورهای‌ اسلامی‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از پایه‌های‌ استراتژیک‌ در سیاست‌ خارجی‌ توجّه‌ داشته‌ باشند .

عمده‌ فعّالیّت‌ آمریکا در مورد کنترل‌ ، بر روی‌ محدود کردن‌ جمعیّت‌ کشورهای‌ جهان‌ سوّم‌ و در کنار آن‌ ، کشورهای‌ اسلامی‌ متمرکز است‌ که‌ از طریق‌ صندوق‌ جهانی‌ پول‌ ، و سازمان‌ ملل‌ متّحد ، و سازمانهای‌ وابسته‌ به‌آن‌ ، مثل‌ سازمان‌ بهداشت‌ جهانی‌ ، و سازمان‌ کشاورزی‌ و تغذیه‌ بین‌ المللی‌ و غیره‌ صورت‌ میگیرد .

بهمین‌ دلیل‌ در نظر داریم‌ تلاشها و فعّالیّتهای‌ جمعیّت‌ شناسی‌ را از نظر برنامه‌ریزی‌ و اجرای‌ سیاستهای‌ جمعیّتی‌ در جوامع‌ اسلامی‌ مورد بررسی‌ قرار دهیم‌ .

با اینکه‌ آمریکا از تکنولوژی‌ بالایی‌ برخوردار است‌ ، در عین‌ حال‌ به‌ افزایش‌ جمعیّت‌ در کشورهای‌ جهان‌ سوّم‌ با نگرانی‌ می‌نگرد .

ایالات‌ متّحده‌ آمریکا طیّ دهه‌ پنجاه‌ میلادی‌ متوجّه‌ این‌ مسأله‌ شده‌ که‌ اگر سطح‌ تکنولوژی‌ بین‌ کشورها بخصوص‌ در زمینه‌ نظامی‌ مساوی‌ بشود افزایش‌ جمعیّت‌ عامل‌ قطعی‌ خواهد بود . بهمین‌ خاطر این‌ کشور با مسأله‌ تنظیم‌ جمعیّت‌ در جهان‌ بر این‌ اساس‌ رفتار کرد که‌ یکی‌ از نویسندگان‌ غربی‌ در توضیح‌ آن‌ میگوید :

«با توجّه‌ به‌ اینکه‌ ممکن‌ است‌ شرائط‌ یکسان‌ بشود ، بنابراین‌ تمرکز جمعیّت‌ بسیاری‌ تحت‌ یک‌ حاکمیّت‌ سیاسی‌ ، ما را وادار میکند تا آنها را به‌ تعدادی‌ از واحدهای‌ سیاسی‌ تقسیم‌ کنیم‌!»


آمریکا بر این‌ مسأله‌ باور دارد که‌ بالاخره‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ به‌ تکنولوژی‌ غرب‌ ، بخصوص‌ تکنولوژی‌ نظامی‌ آن‌ دست‌ خواهند یافت‌ . این‌ باور در نتیجه‌ عملکرد آن‌ در چین‌ و هند و پاکستان‌ و کشورهای‌ دیگر بوده‌ است‌ . بهمین‌ خاطر این‌ کشور در سیاست‌ خارجی‌اش‌ در مورد عامل‌ جمعیّت‌ بر اساس‌ این‌دواستراتژی‌ عمل‌ می‌کند :


1 ـ سیاست‌ تبدیل‌ کشورهای‌ پر جمعیّت‌ به‌ کشورهای‌ کم‌ جمعیّت‌ (کوچک‌) . هدف‌ از این‌ سیاست‌ در درجه‌ اوّل‌ اینست‌ که‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ محتاج‌ کشورهای‌ غربی‌ بشوند .

این‌ در حالی‌ است‌ که‌ غرب‌ مانع‌ وحدت‌ و یکپارچگی‌ کشورهای‌ عربی‌شده‌ است‌ ، حال‌ آنکه‌ این‌ کشورها خود شاهد تجزیه‌ هند و چین‌ هستند .

2 ـ فشار بر سران‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ ، از جمله‌ کشورهای‌ اسلامی‌، بمنظور کاهش‌ میزان‌ رشد طبیعی‌ جمعیّت‌ در کشورشان‌ .


از آنجا که‌ استراتژی‌ اوّل‌ دارای‌ وجهه‌ (مشخّصه‌) سیاسی‌ است‌ در همین‌جا سخن‌ را به‌ پایان‌ میرسانیم‌ ؛ و در مورد سیاست‌ دوّم‌ به‌ تفصیل‌ توضیح‌ خواهیم‌ داد و با توجّه‌ به‌ طرحهای‌ جمعیّتی‌ آمریکا در کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ و کشورهای‌ اسلامی‌ بررسیهائی‌ را در مورد سیاستهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ ارائه‌ خواهیم‌ داد.»



در اینجا شماره‌ اوّل‌ مقاله‌ خاتمه‌ می‌یابد ، و پایان‌ آنرا به‌ شماره‌ دگر وعده‌ میدهد .


در این‌ شماره‌ از این‌ مقاله‌ نیز مطالب‌ حائز اهمّیّت‌ را جدا و با خطّ درشت‌ و داخل‌ در کادری‌ قرار داده‌ است‌ ، و ما بهمین‌ منظور در اینجا بهمان‌ شکل‌ حکایت‌ می‌نمائیم‌ :



* کارشناسان‌ غربی‌ اظهار میدارند :

دیدگاههای‌ فلسفی‌ سیاستهای‌ جمعیّت‌ شناسی‌ که‌ بر اساس‌ بی‌دینی‌ پایه‌گذاری‌ شده‌ ، با دین‌ اسلام‌ در تضادّ است‌ .

* با اینکه‌ آمریکا از تکنولوژی‌ بالائی‌ برخوردار است‌ ، در عین‌ حال‌ به‌ افزایش‌ جمعیّت‌ در کشورهای‌ جهان‌ سوّم‌ با نگرانی‌ مینگرد .

* موقعیّت‌ جهان‌ از نظر پراکندگی‌ جمعیّت‌ باعث‌ شد کشورهای‌ غربی‌ و در رأس‌ آن‌ آمریکا به‌ کاهش‌ رشد جمعیّت‌ در کشورهای‌ جهان‌ سوّم‌ بویژه‌ جمعیّت‌ کشورهای‌ اسلامی‌ بعنوان‌ یکی‌ از پایه‌های‌ استراتژیک‌

در سیاست‌ خارجی‌ خود توجّه‌ داشته‌ باشند . [ [53] ]

* طرح‌ چیزی‌ بنام‌ «رشد زن‌» در چارچوب‌ سیاستهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ که‌ توسّط‌ سیاستگذاران‌ غربی‌ برنامه‌ریزی‌ شده‌ ، عبارتست‌ از تغییر موقعیّت‌ زن‌ برای‌ جدا شدن‌ از ارزشهای‌ اخلاقی‌ و اجتماعی‌ که‌ ریشه‌ مذهبی‌ دارند .


* عمدۀ‌ فعّالیّت‌ آمریکا در مورد کنترل‌ جمعیّت‌ ، بر روی‌ محدود کردن‌ جمعیّت‌ کشورهای‌ جهان‌ سوّم‌ و در کنار آن‌ ، کشورهای‌ اسلامی‌ متمرکز است‌ که‌ از طریق‌ صندوق‌ جهانی‌ پول‌ و سازمان‌ ملل‌ متّحد ، و سازمانهای‌ وابستۀ به‌ آن‌ صورت‌ میگیرد .


بعداز جنگ‌ دوّم‌ جهانی‌ ، غرب‌ به‌ لزوم‌ کاهش‌ جمعیّت‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ پی‌برد


* بعد از جنگ‌ جهانی‌ دوّم‌ ، کارشناسان‌ غربی‌ به‌ شکل‌ بارزی‌ به‌ مفاهیم‌ سیاستهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ توجّه‌ کردند

* توصیف‌ کارشناسان‌ غربی‌ ، فرهنگ‌ خود را برای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ ، با این‌ مشخّصه‌هاست‌ :

حاکمیّت‌ بی‌دینی‌ به‌ مثابۀ چارچوب‌ این‌ فرهنگ‌ .

گسترش‌ سیطره‌ فرد گرائی‌ .

تضعیف‌ نقش‌ اخلاق‌ عمومی‌ .

تضعیف‌ ارزشهای‌ اساسی‌ اجتماعی‌ .

گسترش‌ حاکمیّت‌ ارزشهای‌ ثانوی‌ و تأکید بر ارج‌ نهادن‌ به‌ منافع‌ شخصی‌ .

* آمریکا اطمینان‌ دارد که‌ کشورهای‌ جهان‌ سوّم‌ سرانجام‌ به‌ تکنولوژی‌ دست‌ خواهند یافت‌ . به‌ همین‌ جهت‌ این‌ کشور در سیاست‌ خارجی‌ خود بر تقسیم‌ این‌ کشورها به‌ کشورهای‌ کوچکتر و فشار بر سران‌ کشورها برای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ تکیه‌ می‌کند .





اینها که‌ ذکر شد ، راجع‌ بود به‌ شماره‌ اوّل‌ از مقاله‌ . و أمّا راجع‌ به‌ شماره‌ دوّم‌ آن‌ ، روزنامه‌ پس‌ از معرّفی‌ آن‌ به‌ مثابۀ معرّفی‌ نخست‌ ، متن‌ تتمّه‌ مقاله‌ را بدینگونه‌ ذکر نموده‌ است‌ :



اهرم‌های‌ سیاسی‌ آمریکا برای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ کشورهای‌ اسلامی‌



«نقشه‌های‌ استعماری‌ در قالب‌ سیاستهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ درکشورهای‌ اسلامی‌

اهرم‌های‌ سیاسی‌ آمریکا برای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ کشورهای‌ اسلامی‌


آمریکا از دو راه‌ سعی‌ میکند تا سیاستش‌ را در قبال‌ مسأله‌ جمعیّت‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ به‌ اجراء در بیاورد :


الف‌ ـ مدیریّت‌ سیاسی‌ در کشورهای‌ اسلامی‌


در طرحهای‌ آمریکائی‌ عنوان‌ شده‌ که‌ مدیریّت‌ سیاسی‌ در کشورهای‌ جهان‌ سوّم‌ از جمله‌ کشورهای‌ اسلامی‌ بایستی‌ به‌ لزوم‌ پذیرش‌ و تقویت‌ سیاستهای‌ جمعیّتی‌ بمنظور کاهش‌ جمعیّت‌ متقاعد شوند . بهمین‌ جهت‌ است‌ که‌ هماهنگ‌ با این‌ طرح‌ ، سران‌ اکثر کشورهای‌ اسلامی‌ در مورد تنظیم‌ جمعیّت‌ به‌ تشویق‌ و تقویت‌ مردم‌ پرداخته‌ و تسهیلاتی‌ را به‌ مؤسّسه‌های‌ آمریکائی‌ که‌ در اجرای‌ سیاستهای‌ جمعیّتی‌ فعّالند اختصاص‌ میدهند .


این‌ مؤسّسه‌ها عبارتند از :

1 ـ آژانس‌ رشد و توسعه‌ بین‌ المللی‌ آمریکا

( U. S. Agendy for International Developlent )

مشهور به‌ ( D I U . S . A ) یا مؤسّسه‌ آژانس‌ همکاری‌ آمریکائی‌ که‌ هزینه‌ تمامی‌ طرحهای‌ کاهش‌ جمعیّت‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ را به‌ عهده‌ دارد .

2 ـ باث‌ فایندر ( path Finder ) ، که‌ وسائل‌ جلوگیری‌ از بارداری‌ را تولید کرده‌ و در دسترس‌ زنان‌ قرار می‌دهد و با آژانس‌ همکاری‌ آمریکائی‌ نیز همکاری‌ مینماید .

3 ـ طرحهائی‌ در مورد فاصله‌ انداختن‌ بین‌ زایمانها مشهور به‌ ام‌ . بی‌ . اس‌ ( M. B. S ( Marketing of Birth Spacing که‌ از جانب‌ آژانس‌ همکاری‌ آمریکا پشتیبانی‌ میشود . این‌ مؤسّسه‌ به‌ پخش‌ وسائل‌ جلوگیری‌ از بارداری‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ می‌پردازد و فعلاً فعّالیّت‌ شدیدی‌ در اردن‌ دارد .

ب‌ ـ سازمانهای‌ بین‌ المللی‌


هر چند سازمانهای‌ بین‌ المللی‌ ، بخصوص‌ وابسته‌ به‌ سازمان‌ ملل‌ متّحد این‌ مسأله‌ را که‌ در خدمت‌ سیاست‌ آمریکا هستند فاش‌ نمی‌کنند ، ولی‌ در عین‌ حال‌ ، دنباله‌ رو سیاست‌ آمریکا هستند ؛ همانطور که‌ طرحهای‌ آمریکائی‌ نیز به‌ آن‌ اشاره‌ میکند .

سازمانهائی‌ که‌ در زمینه‌ سیاستهای‌ جمعیّتی‌ (کنترل‌ جمعیّت‌) مشغول‌ به‌ فعّالیّتند عبارتند از :

1 - سازمان‌ بهداشت‌ جهانی [54]  ‌ UN / FAO

2 ـ سازمان‌ تغذیه‌ و کشاورزی‌ بین‌ المللی‌ (فائو) UN / FAO

3 ـ سازمان‌ فرهنگی‌ (یونسکو) UN / UNESCO

4 ـ شورای‌ جمعیّتی ‌ UN / Populathon Council

از امور قابل‌ توجّه‌ اینست‌ که‌ تمامی‌ این‌ سازمانها در کنار فعّالیّتهای‌ مخصوص‌ به‌ خود به‌ سیاستهای‌ تنظیم‌ جمعیّت‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ نیز می‌پردازند .

چیزی‌ که‌ این‌ اعتقاد را موجب‌ میشود اینست‌ که‌ نقشه‌های‌ کنترل‌ جمعیّت‌ کشورهای‌ اسلامی‌ از سوی‌ گروهی‌ که‌ در پشت‌ این‌ سازمانها قرار دارند طرح‌ ریزی‌ می‌شود . همانطور که‌ در طرحهای‌ آمریکائی‌ آمده‌ است‌ ، ایالت‌ متّحده‌ بدلیل‌ سیطره‌ای‌ که‌ بر سازمان‌ ملل‌ و سازمانهای‌ وابسته‌ به‌ آن‌ دارد این‌ سازمانها را رهبری‌ می‌کند.


دخالت‌های‌ بیگانه‌ در ترسیم‌ و اجرای‌ سیاستهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ به‌ دو گونه‌ صورت‌ میگیرد:

ـ دخالتهای‌ مالی‌ ، که‌ در تهیّه‌ راههای‌ جلوگیری‌ از بارداری‌ بصورت‌ رایگان‌ و ارزان‌ قیمت‌ ، نمود پیدا می‌کند ؛ به‌ این‌ ترتیب‌ که‌ این‌ وسائل‌ را بصورت‌ انبوه‌ در مراکز درمانی‌ و داروخانه‌ها در دسترس‌ مردم‌ قرار میدهند .

ـ دخالتهای‌ فرهنگی‌ ، که‌ از طریق‌ نفوذ فرهنگ‌ غربی‌ در میان‌ مردم‌ ارزشهای‌ اجتماعی‌ را از بین‌ می‌برند ، ارزشهائی‌ که‌ زایمان‌ را تشویق‌ کرده‌ و بکارگیری‌ راههای‌ جلوگیری‌ از بارداری‌ را ردّ میکنند ؛ و در نتیجه‌ ارزشهای‌ اجتماعی‌ جدیدی‌ پایه‌ریزی‌ میشود که‌ کاهش‌ زایمان‌ و بکارگیری‌ راههای‌ جلوگیری‌ از بارداری‌ را دنبال‌ دارد .

از آنجا که‌ پشتیبانی‌ مالی‌ برای‌ نفوذ دادن‌ فرهنگ‌ غربی‌ در جوامع‌ اسلامی‌، خطر نابودی‌ ارزشهای‌ اجتماعی‌ را که‌ از دین‌ اسلام‌ سرچشمه‌ میگیرد در درون‌ خود دارد ، باعث‌ می‌شود تا ارزشهای‌ اجتماعی‌ در چارچوب‌ نظام‌ بی‌دینی‌ غرب‌ شکل‌ بگیرد ؛ بنابراین‌ لازم‌ است‌ راههای‌ نابودی‌ و ساختار جدید ارزشهای‌ اجتماعی‌ مورد بحث‌ قرار گیرد .



راههائی‌ که‌ جهت‌ تغییر این‌ ارزشها قرار دارند عبارتند از :


تنها عامل‌ مشکلات‌ مردم‌ سلطۀ غرب‌ است‌ ؛ امّا آنان‌ وانمود مینمایند که‌ از اقتصاد است



1 ـ راه‌ اقتصادی‌



طرحهای‌ آمریکائی‌ ، در ارائه‌ راههای‌ جلوگیری‌ از بارداری‌ و لزوم‌ فشار بر متن‌ جامعه‌ تأکید دارد . این‌ امر به‌ معنی‌ فشار اقتصادی‌ بر مردم‌ میباشد که‌ در نتیجه‌ آن‌ ، مشکلات‌ اقتصادی‌ خانواده‌ها در جوامع‌ اسلامی‌ افزایش‌ می‌یابد و در این‌ موقعیّت‌ اعلام‌ میکند که‌ مشکلات‌ اقتصادی‌ ناشی‌ از افزایش‌ تعداد فرزندان‌ خانواده‌ها می‌باشد و این‌ مسأله‌ایست‌ که‌ تمامی‌ تحقیقات‌ سیاستهای‌ جمعیّتی‌ که‌ از جانب‌ سازمان‌ ملل‌ متّحد پشتیبانی‌ می‌شوند آنرا تأیید می‌کنند . این‌ بحثها در مورد تک‌ تک‌ افراد خانواده‌ صورت‌ میگیرد ، امّا در سطح‌ جامعه‌ به‌ عنوان‌ یک‌ مجموعه‌ تحقیقات‌ با تکیه‌ بر نظر به‌ جمعیّت‌ شناسان‌ ، سیر صعودی‌ رشد جمعیّت‌ را عامل‌ شکست‌ طرحهای‌ رشد اجتماعی‌ و اقتصادی‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ می‌داند ، در حالیکه‌ تجربه‌ کشورهای‌ اروپائی‌ و تحقیقات‌ و بررسیهای‌ متفرّقه‌ ضعف‌ این‌ نظریّه‌ را ثابت‌ کرده‌است‌ .

در این‌ طرحها این‌ واقعیّت‌ نادیده‌ انگاشته‌ میشود که‌ عواملی‌ چون‌ سیطرۀکشورهای‌ غربی‌ بر سرنوشت‌ این‌ کشورها و غارت‌ منابع‌ ملّتها ، و همچنین‌ وجود نظامهای‌ دیکتاتوری‌ و فساد سیاسی‌ و اقتصادی‌ و اجتماعی‌ در ایجاد مشکلات‌ اقتصادی‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ سهیم‌ هستند ؛ و در نتیجه‌ چنین‌ وانمود می‌شود که‌ فشارهای‌ اقتصادی‌ وارده‌ بر افراد موجب‌ میگردند این‌ افراد برای‌ کاهش‌ فشار اقتصادی‌ ، راههای‌ جلوگیری‌ از بارداری‌ را بکارببندند ، در حالیکه‌ رشد جمعیّت‌ اصلاً رابطه‌ای‌ با عامل‌ این‌ فشاراقتصادی‌ ندارد .

امّا در سطح‌ حکومت‌ ، دست‌ اندرکاران‌ خیلی‌ زود پذیرفته‌اند که‌ این‌ مسأله‌ را در سیاستها و برنامه‌های‌ تبلیغی‌ منعکس‌ کرده‌ و برنامه‌هائی‌ را بر اساس‌ این‌ نظریّه‌ در جامعه‌ به‌ اجرا در آورند .



2 ـ راه‌ بهداشتی‌



یکی‌ از راههای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ ، مطرح‌ ساختن‌ امور بهداشتی‌ است‌ . یکی‌ از اهداف‌ اعلام‌ شدۀ این‌ سیاست‌ ، تقلیل‌ زایمان‌ می‌باشد که‌ احتمال‌ مرگ‌ و میر مادران‌ و نوزادان‌ شیرخوار را کاهش‌ میدهد که‌ به‌ ضعف‌ این‌ تفکّر در توضیح‌ اهداف‌ غیر مستقیم‌ سیاستهای‌ جمعیّتی‌ اشاره‌ کردیم‌ .

این‌ سیاست‌ با طرح‌ این‌ مسأله‌ که‌ رابطه‌ای‌ بین‌ افزایش‌ جمعیّت‌ و مرگ‌ و میر (در سطح‌ مرگ‌ و میر نوزادان‌ شیرخوار یا مرگ‌ مادران‌ به‌ خاطر بارداری‌) وجود دارد ، مردم‌ را برای‌ بکارگیری‌ وسائل‌ جلوگیری‌ از بارداری‌ متقاعد می‌سازند .

بیشترین‌ گروه‌ مورد نظر این‌ سیاست‌ ، زنان‌ میباشند تا جائی‌ که‌ سازمانهای‌ بین‌ المللی‌ بخصوص‌ سازمان‌ بهداشت‌ جهانی‌ ، از طریق‌ طرحهای‌ بهداشتی‌ خود در جهت‌ رواج‌ طرحهای‌ جمعیّتی‌ خود نیز می‌کوشد . این‌ سازمان‌ تحت‌ پوشش‌ حمایت‌ مادران‌ و نوزادان‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ این‌ تلاشها را همراهی‌ میکند . همچنین‌ سازمان‌ بهداشت‌ جهانی‌ دست‌ به‌ ایجادپایگاههای‌ منطقه‌ای‌ بهداشت‌ ، بمنظورالقا سیاستهای‌ خود به‌ مردم‌ زده‌ ، که‌ این‌ پایگاهها در ساعتهای‌ مشخّصی‌ کار می‌کنند .

سازمان‌ جهانی‌ یونسکو ، بمنظور ترویج‌ سیاستهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ در میان‌ مردم‌ که‌ در نتیجه‌ ، کاهش‌ جمعیّت‌ را به‌ دنبال‌ دارد ، مجموعه‌ای‌ از کتابها و نشریّه‌هائی‌ را در همین‌ زمینه‌ منتشر کرده‌ که‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ ، مدارس‌ ملّی‌ تدریس‌ اینگونه‌ کتابها و نشریّه‌ها را به‌ عهده‌ گرفته‌اند .


سیاستهای‌ جمعیّتی‌ با حمایت‌ مالی‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ از عالمان‌ دینی‌ بهره‌ می‌جویند



3 ـ راه‌ دینی‌


سیاستهای‌ جمعیّتی‌ ، تحت‌ پوشش‌ به‌ اصطلاح‌ بالا بردن‌ سطح‌ آگاهی‌ و فرهنگ‌ مردم‌ ، از عالمان‌ دینی‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ از طریق‌ حمایت‌ مالی‌ از عاملان‌ ترسیم‌ و اجرای‌ سیاستهائی‌ که‌ منجرّ به‌ کاهش‌ جمعیّت‌ میشود بهره‌ میجوید . این‌ عمل‌ بخاطر اینست‌ که‌ علما دین‌ ، این‌ سیاستها را توجیه‌ کرده‌ و ازنظر اسلام‌ جائز بشمارند تا جائی‌ که‌ در مردم‌ این‌ باور به‌ وجود بیاید که‌ استفاده‌ از راههای‌ جلوگیری‌ از بارداری‌ با تعالیم‌ اسلام‌ هیچ‌ منافاتی‌ ندارد .

اندونزی‌ یکی‌ از کشورهائی‌ است‌ که‌ درگیر مسأله‌ کنترل‌ جمعیّت‌ است‌ . این‌ سیاست‌ در اندونزی‌ مستقیماً تحت‌ نظر سازمانهای‌ بین‌ المللی‌ ، بخصوص‌ ایالت‌ متّحده‌ آمریکا اداره‌ میشود .

با توجّه‌ به‌ اینکه‌ اندونزی‌ از نظر حجم‌ جمعیّت‌ جزو بزرگترین‌ کشورهای‌ اسلامی‌ بشمار می‌آید ، این‌ مسأله‌ تلاشهای‌ جهانی‌ در این‌ کشور اسلامی‌ را توجیه‌ می‌کند . متأسّفانه‌ تعداد زیادی‌ از دانشمندان‌ اسلامی‌ به‌ این‌ فعّالیّتها آلوده‌ شده‌اند .در سال‌ 1370 کنفرانسی‌ بهمین‌ منظور و برای‌ جلب‌ حمایت‌ از علما دین‌ در اندونزی‌ منعقد شد .



4 ـ راه‌ آزادی‌ و استقلال‌ زن‌



در مبحث‌ اهداف‌ مستقیم‌ سیاستهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ پیرامون‌ این‌ مطلب‌صحبت‌ شد و شکّی‌ نیست‌ که‌ وقتی‌ زن‌ ارزشهای‌ اجتماعی‌ غربی‌ را پذیرفت‌ ، سعی‌ میکند در راستای‌ این‌ هدف‌ راههای‌ جلوگیری‌ از بارداری‌ را بکار گرفته‌ و تعداد زایمان‌ را کاهش‌ دهد .


5 ـ تأکید بر کیفیّت‌


پایه‌گذاران‌ سیاستهای‌ جمعیّت‌ شناسی‌ به‌ تربیت‌ فرزندان‌ ، بیشتر از تعدادشان‌ تأکید میکنند ، و این‌ سیاست‌ را در ارتباط‌ با مسائل‌ اقتصادی‌ می‌دانند و معتقدند که‌ اگر تعداد فرزندان‌ کم‌ باشد میتوان‌ از زندگی‌ بهتر و فرصت‌ مناسبتری‌ بهره‌ جست‌ .

متأسّفانه‌ این‌ مسأله‌ باعث‌ شده‌ اکثر مسلمانان‌ کشورهای‌ اسلامی‌ بدون‌ توجّه‌ به‌ عوامل‌ دیگری‌ که‌ در موقعیّت‌ها و کیفیّت‌ زندگی‌ انسان‌ تأثیر منفی‌ دارد، با این‌ امر متقاعد شوند .



6 ـ روش‌ تبلیغاتی‌


سیاستهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ تمامی‌ وسائل‌ ارتباط‌ جمعی‌ (تلویزیون‌ ، رادیو، روزنامه‌ و ...) را بمنظور کاهش‌ رشد بی‌رویّه‌ جمعیّت‌ بکار گرفته‌ است‌ که‌ از این‌ طریق‌ برنامه‌هائی‌ را پخش‌ میکنند تا بدین‌ وسیله‌ ارزشهای‌ جدیدی‌ در مردم‌ به‌ وجود آورده‌ و مردم‌ را در جهت‌ کنترل‌ جمعیّت‌ و یا تنظیم‌ خانواده‌ تشویق‌ کنند .

سازمانهای‌ بین‌ المللی‌ و مؤسّسه‌های‌ آمریکائی‌ نیز از این‌ برنامه‌ها حمایت‌ کرده‌ و ارزشهای‌ اعتقادی‌ مردم‌ را به‌ کمک‌ رسانه‌ها مورد تهاجم‌ قرار می‌دهند . همچنین‌ این‌ سازمانها با مؤسّسات‌ اسلامی‌ علمی‌ و غیر علمی‌ که‌ درگیر ترتیب‌ دادن‌ حملاتی‌ پیگیر بشکل‌ دقیق‌ بودند همکاری‌ میکنند .

این‌ همکاری‌ بمنظور ایجاد ارزشهای‌ جدید می‌باشد تا بوسیله‌ آن‌ مردم‌ را تشویق‌ کنند تا از وسائل‌ جلوگیری‌ از بارداری‌ استفاده‌ نمایند .

مطبوعات‌ و رادیو و تلویزیون‌ (رسانه‌های‌ خبری‌) در انتشار این‌ امور سهم‌بزرگی‌ داشته‌اند تا آنجا که‌ به‌ صورت‌ قصّه‌ یا جمله‌هائی‌ در پوسترهای‌ رنگارنگ‌ در آمده‌ و یا از طریق‌ سریالهای‌ تلویزیونی‌ ، و یا ترانه‌هائی‌ مربوط‌ به‌ آن‌ منتشر میشود .

کشورهای‌ مصر و اندونزی‌ از کشورهای‌ پیشرو در اجرای‌ این‌ برنامه‌ها هستند .



خلاصه‌


کشورهای‌ اسلامی‌ در معرض‌ نقشه‌های‌ طرح‌ ریزی‌ شده‌ از جانب‌ ایالت‌ متّحده‌ آمریکا به‌ منظور کاهش‌ میزان‌ افزایش‌ طبیعی‌ جمعیّت‌ قرار گرفته‌اند ؛ و این‌ طرحها از طریق‌ نفوذ بر مدیریّت‌های‌ سیاسی‌ این‌ کشورها و حاکمیّت‌ ایالات‌ متّحده‌ آمریکا بر سازمانهای‌ بین‌ المللی‌ بخصوص‌ سازمانهای‌ وابسته‌ به‌ آن‌ ، صورت‌ میگیرد .

این‌ طرحها شامل‌ تغییرات‌ فرهنگی‌ است‌ که‌ منجرّ به‌ حاکمیّت‌ فرهنگ‌ غربی‌ بر جوامع‌ اسلامی‌ شده‌ تا جائی‌ که‌ رفتار مسلمانان‌ مطابق‌ این‌ فرهنگ‌ و یا انعکاسی‌ از آن‌ میشود .


================================




راههای‌ تشویق‌ مردم‌ به‌ أمر ازدواج‌ و تکثیر أولاد


پیشنهادات‌ :


یک‌ توصیه‌ کلّی‌ ، ایجاد سازمانهای‌ اسلامی‌ است‌ تا از طریق‌ حکومتها و مؤسّسه‌های‌ اسلامی‌ مربوط‌ به‌ آن‌ حمایت‌ شود بطوری‌ که‌ این‌ سازمانها یک‌ سیاستی‌ را در پیش‌ بگیرند که‌ از تعالیم‌ اسلامی‌ سرچشمه‌ گرفته‌ ، بطوریکه‌ این‌ سازمانها با یک‌ سیاست‌ نشأت‌ گرفته‌ از اسلام‌ با هجوم‌ استعماری‌ آمریکا در مورد رشد جمعیّت‌ کشورهای‌ اسلامی‌ مقابله‌ کنند . این‌ سازمانها میتوانند فعّالیّتهای‌ زیر را در پیش‌ بگیرند :


1 ـ حمایت‌ از تحقیقاتی‌ که‌ زایمان‌ را در کشورهای‌ اسلامی‌ تشویق‌ میکند.

2 ـ برپائی‌ شورائی‌ برای‌ بررسی‌ اوضاع‌ جمعیّتی‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ .

3 ـ برپائی‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ برای‌ کادرهای‌ مسلمان‌ که‌ در مؤسّسات‌ کشورهای‌ اسلامی‌ مشغولند .

4 ـ گسترش‌ ارزشهای‌ اسلامی‌ در رابطه‌ با ازدواج‌ و زایمان‌ با ترویج‌ آیه‌های‌ قرآنی‌ و احادیث‌ و بالا بردن‌ سطح‌ آگاهی‌ مردم‌ برای‌ بکار گیری‌ آن‌ و حرکت‌ در جهت‌ هدایت‌ تعالیم‌ اسلامی‌ .

5 ـ حمایت‌ گروهها و مؤسّسه‌های‌ اسلامی‌ از طریق‌ بکارگیری‌ سیاستهای‌ جمعیّتی‌ که‌ در خدمت‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ است‌ .

6 ـ حمایت‌ گروهها و مؤسّسه‌های‌ اسلامی‌ بمنظور تشویق‌ ازدواج‌ سریع‌ و ارائه‌ تسهیلات‌ مادّی‌ برای‌ جوانان‌ مسلمان‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ به‌ منظور تسریع‌ در ازدواج‌ ، و همچنین‌ امکان‌ ایجاد مؤسّسه‌هائی‌ برای‌ ازدواج‌ سریع‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ .

7 ـ ایجاد مؤسّسه‌هائی‌ به‌ نام‌ مؤسّسه‌ فعّال‌ کردن‌ خانواده‌های‌ مسلمان‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ بمنظور ارائه‌ کمک‌ به‌ خانواده‌های‌ نیازمند ، و افزایش‌ این‌ کمکها همراه‌ با افزایش‌ حجم‌ خانواده‌.»





پایان‌ شماره‌ 2 از مقاله‌ .



و أیضاً چون‌ در اینجا روزنامه‌ مطالب‌ مهمّ را با خطّ درشت‌ و محدود در کادری‌ آورده‌است‌ ، ما نیز بهمین‌ منظور آنها را در اینجا حکایت‌ می‌کنیم‌ :



* در طرحهای‌ آمریکا برای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ عنوان‌ شده‌ است‌ که‌ مدیریّت‌ سیاسی‌ کشورهای‌ جهان‌ سوّم‌ از جمله‌ کشورهای‌ اسلامی‌ باید لزوم‌ تقویت‌ سیاستهای‌ کاهش‌ جمعیّت‌ در کشورهای‌ خود را بپذیرند .

* آمریکا تلاش‌ میکند سیاستهای‌ خود برای‌ کاهش‌ جمعیّت‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ را از دو راه‌ به‌ اجرا در آورد :

یکی‌ وادار کردن‌ مدیریّت‌ سیاسی‌ این‌ کشورها به‌ پذیرش‌ سیاست‌ کنترل‌ جمعیّت‌ ، و دیگری‌ فعّال‌ کردن‌ سازمانهای‌ بین‌المللی‌ در این‌ کشورها .


سازمانهای‌ بین‌ المللی‌ ، سیاست‌ کنترل‌ جمعیّت‌ را از طریق‌ رسانه‌های‌ گروهی‌ ترویج‌ می‌کنند


* سازمانهای‌ بین‌ المللی‌ و مؤسّسات‌ آمریکائی‌ ، سیاستهای‌ مورد نظر خود در زمینه‌ کنترل‌ جمعیّت‌ در کشورهای‌ جهان‌ سوّم‌ را به‌ کمک‌ مطبوعات‌ و رادیو و تلویزیون‌ ترویج‌ می‌کنند ، و از طریق‌ همین‌ رسانه‌ها ارزشهای‌ اعتقادی‌ مردم‌ را مورد تهاجم‌ قرار می‌دهند .

* مجریان‌ سیاستهای‌ جهانی‌ کنترل‌ جمعیّت‌ ، تحت‌ پوشش‌ به‌ اصطلاح‌ بالا بردن‌ سطح‌ آگاهی‌ و فرهنگ‌ مردم‌ ، از عالمان‌ دینی‌ در کشورهای‌ اسلامی‌ بمنظور توجّه‌ دینی‌ این‌ سیاستهای‌ استعماری‌ بهره‌ می‌جویند و تلاش‌ می‌کنند به‌ کمک‌ آنها وانمود نمایند که‌ استفاده‌ از راههای‌ جلوگیری‌ از بارداری‌ با تعالیم‌ اسلام‌ منافاتی‌ ندارد .

* در طرحهای‌ آمریکائی‌ برای‌ کاهش‌ جمعیّت‌ در جهان‌ سوّم‌ ، اقداماتی‌ جهت‌ وارد شدن‌ فشار اقتصادی‌ بر خانواده‌ها پیش‌بینی‌ شده‌ است‌ که‌ همزمان‌ با آن‌ اعلام‌ میشود : این‌ مشکلات‌ ناشی‌ از افزایش‌ فرزندان‌ است‌ !

* در طرحهای‌ استعماری‌ کاهش‌ جمعیّت‌ کشورهای‌ اسلامی‌ ، این‌ واقعیّت‌ نادیده‌ انگاشته‌ می‌شود که‌ : عواملی‌ از قبیل‌ سیطره‌ کشورهای‌ غربی‌ بر سرنوشت‌ این‌ کشورها ، غارت‌ منابع‌ ملّتها و وجود نظام‌های‌ دیکتاتوری‌ و فساد سیاسی‌ و اقتصادی‌ و اجتماعی‌ در ایجاد مشکلات‌ اقتصادی‌ نقش‌ اساسی‌ دارند .



یک‌ ماه‌ پس‌ از درج‌ این‌ مقاله‌.......................ادامه دارد


----------------------------------------------

[52] ـ منظور جناب‌ محترم‌ ، طبیب‌ متخصّص‌ و متعهّد کم‌نظیر کشورمان‌ آقای‌ دکتر ناصر سیم‌ فروش‌ است‌ که‌ مقاله‌ وی‌ را ما در همین‌ کتاب‌ ص‌ 66 ، از روزنامۀ «جمهوری‌ اسلامی‌» شماره‌ 4182 ، مورّخه‌ 22 جمادی‌ الاولی‌ 1414 (16 آبان‌ 1372) آوردیم‌ . و این‌ مطالب‌ ملخّص‌ مقاله‌ او بود که‌ در چند شماره‌ قبل‌ همین‌ روزنامه‌ بطبع‌ رسیده‌ بود .

[53] ـ بدین‌ مطلب‌ خوب‌ توجّه‌ کنید ، و آنرا با نسل‌ کشی‌ شدید در کشور اسلامی‌ ایران‌ موازنه‌ نمائید ؛ و پس‌ از این‌ ، آنرا با گفتار مجلّۀ «دانشمند» (شمارۀ‌ 6 ، شهریور 1372) مقایسه‌ کنید که‌ چطور با رؤیاهای‌ عوام‌ فریبانه‌ در صدد به‌ حماقت‌ انداختن‌ مردم‌ است‌ ، آنجا که‌ در ص‌ 62 مطلب‌ را بدینجا می‌کشاند که‌ : «گرم‌ شدن‌ کرۀ زمین‌ ، حفره‌ای‌ که‌ در لایۀ اُزُن‌ پیدا شده‌ ، بارانهای‌ اسیدی‌ و ضایعات‌ سمّی‌ ، نابودی‌ جنگلهای‌ عظیم‌ پرباران‌ ، وجود خطرناک‌ دی‌ اکسید کربن‌ و کلر و کربن‌ ، تخلیۀ ضایعات‌ در اقیانوسها ، و نهایةً آلودگی‌ آب‌ دریاها ، آلودگی‌ خاک‌ ، آلودگی‌ هوا ، و کلّ مسأله‌ زباله‌ در دنیا ، برای‌ بشر بصورت‌ بغرنجی‌ درآمده‌ که‌ اهمّیّت‌ آنها ناشی‌ از اهمّیّت‌ جمعیّت‌ است‌ . یعنی‌ بزرگی‌ مسأله‌ محیط‌ زیست‌ و ضایعات‌ محیط‌ زیست‌ ، معلول‌ خطری‌ است‌ که‌ افزایش‌ جمعیّت‌ برای‌ بشر به‌ وجود آورده‌ . مسأله‌ یک‌ کشور و یک‌ شهر و یک‌ منطقه‌ نیست‌ ، مسأله‌ همۀ زمین‌ است‌.»

این‌ مطلب‌ و این‌ فساد و تباهی‌ محیط‌ زیست‌ درست‌ است‌ ؛ ولی‌ باید دید از کجا ناشی‌ شده‌ است‌ و از همانجا جلوگیری‌ نمود . مگر نه‌ اینستکه‌ تمام‌ این‌ حوادث‌ و ضایعه‌ها در اثر بکارانداختن‌ کارخانجات‌ برق‌ اتمی‌ ، در انگلستان‌ و فرانسه‌ و آمریکا و ژاپن‌ می‌باشد ؟ مگر نه‌ در اثر امتحان‌ بمبهای‌ اتمی‌ در درون‌ کویرها و اقیانوسهاست‌ ؛ مگر نه‌ در اثر مسابقه‌ و کورس‌ جلوافتادن‌ اسلحه‌های‌ اتمی‌ و استعمال‌ و تهیّۀ آن‌ در میان‌ دولتهای‌ سرکش‌ و کافر و خدانشناس‌ است‌ ؟! راه‌ علاج‌ مگر غیر از تعطیل‌ این‌ نمونه‌ از صنایع‌ مخرّب‌ و مهلک‌ بشریّت‌ چیزی‌ تصوّر دارد ؟! شما تمام‌ این‌ منابع‌ فساد و مرگ‌زا را بجای‌ خود باقی‌ می‌گذارید ، و بجای‌ علاج‌ صحیح‌ بجان‌ مردم‌ کشورهای‌ فقیر می‌افتید و نسل‌ کشی‌ را در جهان‌ ابداع‌ می‌نمائید ! شما برای‌ تفریح‌ و تفرّج‌ مردمان‌ مغرب‌ در کرانه‌های‌ شرقی‌ آفریقا که‌ از بهترین‌ زمینهای‌ باصفاست‌، نسل‌ بومی‌های‌ آنجا را برمی‌اندازید و آن‌ بی‌گناهان‌ را در خانه‌ و وطنشان‌ نابود می‌کنید برای‌ آنکه‌ فلان‌ مستر و یا بَهمان‌ مسیو در آن‌ اراضی‌ وسیع‌ و روح‌افزا با زنانشان‌ و با سگانشان‌ در میلیونها هکتار زمین‌ غوطه‌ور شوند . اینست‌ گناه‌ نابخشودنی‌ و ذَنب‌ لایُغْفَر شما !

[54] ـ ظاهراً صحیح‌ آن‌ W. H. O میباشد .





قسمت دهم


قسمت نهم از اینجا



---------------------------------------------------------------------------------


مقالۀ (ف‌. م‌. هاشمی‌) در مورد خطرات‌ و امراض‌ ناشی‌ از بستن‌ لوله‌ در زنان‌


مورد دوّم‌ ـ نظریّات‌ و آرا «ف‌. م‌. هاشمی‌» می‌باشد که‌ در روزنامه‌ «طوس‌» طبع‌ مشهد، مورّخه‌ 6 محرّم‌ 5 1 4 1 (6 2 خرداد 1373) درج‌ شده‌ است‌. و ما در اینجا عین‌ آراء و نظریّات‌ وی‌ را ذکر می‌کنیم‌:


«آنچه‌ که‌ به‌ زنان‌ گفته‌ نشده‌است‌:


طرح‌ مسأله‌: بستن‌ لوله‌ها یکی‌ از رائج‌ترین‌ روش‌های‌ عقیم‌ سازی‌ در زنان‌ است‌. تاکنون‌ این‌ روش‌ را یکی‌ از بی‌خطرترین‌ و مؤثّرترین‌ روش‌های‌ کنترل‌ جمعیّت‌ و موالید در جهان‌ می‌دانستند. معهذا از دهه‌ 1930 تا کنون‌ گزارشهای‌ متعدّدی‌ در ادبیّات‌ پزشکی‌ جهان‌ منتشر شده‌ است‌ که‌ حاکی‌ از خطرات‌ این‌روش‌ برای‌ سلامت‌ زنان‌ می‌باشد.

روش‌ مزبور بر خلاف‌ تبلیغات‌ و هیاهوی‌ فعلی‌ در جهان‌، سلامت‌ و بهداشت‌ زنان‌ را بطور جدّی‌ در مخاطره‌ قرار میدهد.


هیدروسالپینکس‌، آندومتریت‌ Endometriosis [ آندومتریوز ] و بی‌نظمی‌ در ترشّحات‌ غدد داخله‌ بدن‌ از جملۀ این‌ مخاطرات‌ میباشند. اکنون‌ دیگر مشخّص‌ شده‌ است‌ که‌ بستن‌ لوله‌های‌ تخمدان‌ یک‌ روش‌ مؤثّر و بی‌خطر نیست‌.

درمقاله‌ زیر سعی‌ میشود جنبه‌های‌ مختلف‌ این‌ روش‌ مورد بحث‌ قرار گرفته‌ و نکات‌ تازه‌ای‌ بویژه‌ برای‌ زن‌ ایرانی‌ مطرح‌ شود:

عقیم‌سازی‌ از طریق‌ عمل‌ جرّاحی‌، از شایع‌ترین‌ روشهای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ است‌ که‌ در جهان‌ محسوب‌ میباشد و اکنون‌ بیش‌ از هر زمان‌ و هر شکلِ دیگری‌ رواج‌ پیدا کرده‌است‌. مثلاً علیرغم‌ اینکه‌ عقیم‌ سازی‌ مردان‌ به‌ مراتب‌ ساده‌تر از زنان‌ بوده‌ است‌، و ضریب‌ موفّقیّت‌ آن‌ نیز بیش‌ از 5 9 درصد میباشد، هنوز در استرالیا زنان‌ بیش‌ از نیمی‌ از مراجعه‌ کنندگان‌ برای‌ عقیم‌ سازی‌ را تشکیل‌ می‌دهند. موفّقیّت‌ این‌ عمل‌ در زنانی‌ که‌ به‌ میانسالی‌ پا گذارده‌اند بیشتر است‌.

در حال‌ حاضر برآورد می‌شود بیش‌ از 130 میلیون‌ زن‌ در سراسر جهان‌ از طریق‌ بستن‌ لوله‌های‌ خود عقیم‌ شده‌اند. در کشورهای‌ جهان‌ سوّم‌ نیز طیّ سالهای‌ اخیر این‌ روش‌ رواج‌ فراوان‌ یافته‌ است‌. بالاترین‌ نرخ‌ را در میان‌ این‌ کشورها برزیل‌ داراست‌؛ 44 درصد کلّ زنان‌ برزیلی‌ که‌ به‌ سنّ باروری‌ می‌رسند خود را عقیم‌ ساخته‌اند.

عوارض‌ و خطرات‌ بستن‌ لوله‌های‌ زنان‌ را عمداً مخفی‌ میدارند



امّا بیش‌ از نیم‌ قرن‌ است‌ که‌ کارشناسان‌ به‌ مخاطرات‌ بستن‌ لوله‌ها اشاره‌ کرده‌اند و گزارشها و تحقیقات‌ اخیر نیز حاکی‌ از آن‌ بوده‌ است‌ که‌ بستن‌ لوله‌ها عوارض‌ وخیم‌ و بازگشت‌ ناپذیری‌ برای‌ اغلب‌ زنان‌ دارد. امّا این‌ اطّلاعات‌ به‌ هیچوجه‌ در اختیار زنان‌ گذاشته‌ نشده‌ و به‌ نوعی‌ مخفی‌ نگاهداشته‌ شده‌ است‌.

علیرغم‌ عوارض‌ غیر قابل‌ جبران‌ این‌ روش‌، به‌ تنها نقصی‌ که‌ گاهگاهی‌ اشاره‌ میشود، ناکامی‌ آن‌ در پیشگیری‌ از حاملگی‌ در برخی‌ از موارد خاصّ بوده‌ است‌. در مواردی‌ نیز که‌ این‌ روش‌ موفّق‌ نبوده‌ است‌، کارشناسان‌ به‌ جای‌ پرداختن‌ به‌ علّت‌ اصلی‌، گناه‌ آنرا بر گردن‌ امکانات‌ فنّی‌ می‌اندازند. در حال‌ حاضر از هر یکهزار زنی‌ که‌ خود را عقیم‌ می‌سازند، دو یا سه‌ نفر مجدّداً حامله‌ می‌شوند. امّا بطور کلّی‌ این‌ روش‌ شانس‌ حاملگی‌ مجدّد را از اکثریّت‌ قریب‌ به‌ اتّفاق‌ زنان‌ می‌گیرد.

افزایش‌ تعداد زنانیکه‌ خود را عقیم‌ میسازند با توجّه‌ به‌ ماهیّت‌ اختیاری‌ و داوطلبانه‌ این‌ عمل‌، سؤالات‌ متعدّدی‌ را مطرح‌ می‌سازد:


آیا زنان‌ میدانند که‌ عقیم‌ سازی‌ میتواند خطر مرگ‌ را به‌ دنبال‌ داشته‌ باشد؟


آیا به‌ زنان‌ گفته‌ شده‌ است‌ که‌ این‌ عمل‌ موجب‌ بروز بیماریهای‌ مزمن‌ زنانه‌، دردهای‌ موضعی‌ دراز مدّت‌، و یا بروز ناهنجاری‌ در دیواره‌ مخاطی‌ رحم‌ میگردد؟


آیا هیچ‌ جایگزینی‌ برای‌ عقیم‌ سازی‌ به‌ زنان‌ پیشنهاد میشود؟ و بالاخره‌ آیا اصولاً عقیم‌ سازی‌ دارای‌ هیچگونه‌ مزیّتی‌ نسبت‌ به‌ دیگر روشهای‌ پیشگیری‌ هست‌؟


در سطور بعدی‌ سعی‌ میشود با مراجعه‌ به‌ تحقیقات‌ گسترده‌ای‌ که‌ اخیراً در سطح‌ جهان‌ صورت‌ گرفته‌، عوارض‌ و پیامدهای‌ عقیم‌ سازی‌ برای‌ زنان‌ به‌ طور خلاصه‌ مورد بررسی‌ قرار گرفته‌ و از نقطه‌ نظر صرفاً پزشکی‌ به‌ آن‌ پرداخته‌ شود.


در حال‌ حاضر آنچه‌ مسلّم‌ است‌ اینکه‌ آگاهی‌ زنان‌ از پیامدهای‌ عقیم‌سازی‌ بسیار اندک‌، ناقص‌ و گمراه‌ کننده‌ میباشد؛ و بطور کلّی‌ میتوان‌ گفت‌: زنانیکه‌ به‌ این‌ شیوه‌ روی‌ می‌آورند، اغلب‌ از خطرات‌ و پیامدهای‌ سو آن‌ بی‌اطّلاعند.


                                                                                          تلفات‌:



آمار تلفات‌ در زنان‌ در روش‌ عقیم‌ سازی‌ بسیار قابل‌ تأمّل‌ است‌. آمار و ارقام‌ موجود در این‌ زمینه‌، با افسانه‌ بی‌خطری‌ عقیم‌ سازی‌ مباینت‌ کامل‌ دارد. مثلاً در انگلستان‌ یک‌ نفر از هر ده‌ هزار نفر زن‌ در اثر پیامدهای‌ مستقیم‌ عمل‌ بستن‌ لوله‌ها میمیرد. این‌ رقم‌ در ایالات‌ متّحده‌ یک‌ نفر از هر 5 2 هزار نفر می‌باشد. امّا در کشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ای‌ نظیر بنگلادش‌ یک‌ نفر در ازای‌ هر 5 هزار نفر می‌باشد.

برخی‌ محافل‌ برای‌ توجیه‌ این‌ خطر می‌گویند: خطرات‌ روش‌ عقیم‌سازی‌ به‌ مراتب‌ کمتر از خطرات‌ زایمان‌ است‌. امّا این‌ استدلال‌ نیز نمی‌تواند با توجّه‌ به‌ ماهیّت‌ داوطلبانه‌ بودن‌ عمل‌، عقیم‌ سازی‌ را توجیه‌ کند.

به‌نظر نمی‌رسد زنان‌ خطر مرگ‌ داوطلبانه‌ زیر چاقوی‌ جرّاحی‌ را به‌خطرات‌ احتمالی‌ زایمان‌ ترجیح‌ دهند. در واقع‌ برای‌ انجام‌ این‌ عمل‌ سرنوشت‌ساز هیچگونه‌ مشورتی‌ با زن‌ صورت‌ نگرفته‌، و هیچگونه‌ اطّلاعات‌ صحیحی‌ در اختیار وی‌ گذاشته‌ نمیشود. در صورتیکه‌ فرض‌ کنیم‌ عقیم‌ سازی‌ یک‌ عمل‌ مؤثّر برای‌ کنترل‌ موالید است‌ آیا هر گونه‌ تلفات‌ برای‌ آن‌ قابل‌ قبول‌ میباشد؟!


عوارض‌ جرّاحی‌:



براساس‌ یک‌ بررسی‌ که توسّط‌ کالج‌ سلطنتی‌ لندن‌انجام‌ شده‌،4 1 درصد [ [50] ] زنانیکه‌ خود را عقیم‌ میسازند از عوارض‌ سوء عمل‌ جرّاحی‌ رنج‌ می‌برند. این‌ بدان‌ معنی‌ است‌ که‌ یک‌ نفر از هر 5 2 زن‌ دچار چنین‌ عوارضی‌ میگردد.


این‌ عوارض‌ عبارتند از:

انجام‌ ناقص‌ عمل‌ (که‌ شایع‌ترین‌ عارضه‌ می‌باشد)

خونریزی‌ ( Haemorrhage )

از دست‌ دادن‌ حسّاسیّت‌ موضعی‌ ( anaesthesia )

نفخ‌ دائم‌ شکم‌

سوختگی‌

ضایعات‌ وارده‌ بر لگن‌ و رگهای‌ خونی‌ و بالاخره‌ عفونت‌

معمولاً بخش‌ بزرگی‌ از این‌ عوارض‌ به‌ حوادث‌ و سهل‌ انگاری‌ در زمان‌ عمل‌ برمیگردد:

سوختگی‌های‌ وسیع‌، سوراخ‌ شدن‌ روده‌ یا دیواره‌ شکم‌ یا مثانه‌ یا رَحِم‌.

آنچه‌ که‌ جای‌ نگرانی‌ دارد اینست‌ که‌ چه‌ تعداد از این‌ حوادثِ غیر قابل‌ جبران‌ مخفی‌ مانده‌ و گزارش‌ نمی‌شوند؟

موارد دیگری‌ نیز گزارش‌ شده‌اند:

انسداد روده‌ یکی‌ از این‌ موارد است‌.

ایجاد فتق‌ در روده‌ کوچک‌ در نتیجه‌ سوراخ‌ شدن‌ رباطها عامل‌ این‌ انسداد بوده‌است‌ که‌ تا 2 سال‌ پس‌ از جرّاحی‌، همچنان‌ باقی‌ مانده‌ و بیمار را عذاب‌ داده‌ است‌.

بسیاری‌ از زنان‌ نمی‌توانند هیچگونه‌ رابطه‌ای‌ میان‌ بیماریهای‌ فعلی‌ خود و عمل‌ جرّاحی‌ای‌ که‌ چند سال‌ قبل‌ انجام‌ داده‌‌اند برقرار کنند.

حاملگی‌ مجدّد برخی‌ از این‌ زنان‌ نیز اغلب‌ به‌ علّت‌ انسداد لوله‌ دیگری‌ به‌ جای‌ لوله‌ اصلی‌ بوده‌ است‌، مثلاً بستن‌ رباط‌ ناحیه‌ چپ‌ به‌ جای‌ لوله‌ اصلی‌.

علیرغم‌ دشواریها و نارسائی‌های‌ موجود در عمل‌ جرّاحی‌ که‌ گاه‌ تا رقم‌ هشدار دهندۀ 8/19 درصد میرسد، هنوز برخی‌ محقّقین‌ معتقدند که‌ عقیم‌ سازی‌ یک‌ شیوه‌ عملی‌ بی‌خطر و مؤثّر است‌!



عوارض‌ خطیر عقیم‌ سازی‌ بجهت‌ آنست‌ که‌ عملکرد یک‌ ارگان‌ بدن‌ گسسته‌ میشود




عوارض‌ پس‌ از عمل‌ :




صحبت‌ از پیامدهای‌ زیان‌ بار عقیم‌ سازی‌ ، یک‌ بحث‌ اغراق‌ آمیز نیست‌ ؛ زیرا «در این‌ روش‌ عملکرد یک‌ ارگان‌ بدن‌ گسسته‌ می‌شود» . در روش‌عقیم‌سازی‌ ، لوله‌های‌ تخمدان‌ زن‌ از طریق‌ فشار ، سوزاندن‌ ، برق‌ گذاشتن‌ ، بریدن‌ ، دوختن‌ یا بستن‌ با نخ‌ بخیه ( (Catgutیا باندهای‌ مخصوص‌ به‌ نحوی‌ مسدود می‌شود که‌ دیگر تخمک‌ نمی‌تواند وارد رحم‌ شود .


امّا این‌ تازه‌ آغاز کار است‌ . 2/3 درصد از 56 2 زنی‌ که‌ در یک‌ بررسی‌ از طریق‌ بستن‌ لوله‌ها عقیم‌ شده‌اند ، در فاصله‌ دوسال‌ پس‌ از این‌ عمل‌ ، مجدّداً تحت‌ حدّاقلّ یک‌ عمل‌ جرّاحی‌ دیگر در ناحیه‌ لگن‌ قرار گرفته‌اند .

صاحبنظران‌ معتقدند : دوره‌ چرخش‌ (پیچ‌ خوردن‌ مجرای‌ فلوپیوس‌ [ فلوپیَن] Fallopian tube ) و هیدرو سالپینکس‌ (انباشتگی‌ مایع‌ در مجرای‌ فلوپیوس‌) در زنان‌ ، بین‌ 2 تا 8 سال‌ بطول‌ می‌انجامد .

بنابر برخی‌ گزارشها ، چرخش‌ مجرای‌ رحم‌ و شکل‌گیری‌ هیدروسالپینکس‌ (که‌ برخی‌ مواقع‌ با قانقاریا gangerene نیز همراه‌ است‌) نتیجه‌ مستقیم‌ قطع‌ مجرای‌ فلوپیوس‌ از طریق‌ عمل‌ جرّاحی‌ است‌ .


پیامدهای‌ ایمونولوژیک‌ :


آنچه‌ محتاج‌ بررسی‌ بیشتری‌ است‌ استفاده‌ از سیلیکون‌ ( Silicon ) در ادواتی‌ است‌ که‌ برای‌ مسدود سازی‌ لوله‌ها بکار میروند . دانشمندان‌ قبلاً تصوّر میکردند که‌ سیلیکون‌ بلحاظ‌ بیولوژیک‌ یک‌ عنصر کاملاً خنثی‌ میباشد . امّا بررسی‌های‌ اخیر نشان‌ میدهند که‌ استفاده‌ از الاستومرهای‌ سیلیکونی‌ Elastomer ( : وسیله‌ای‌ برای‌ اندازه‌ گیری‌ قدرت‌ ارتجاعی‌ بافت‌ها) در برخی‌ مواقع‌ عکس‌ العمل‌ سیستم‌ دفاعی‌ بدن‌ را به‌ همراه‌ داشته‌ است‌ . لذا بنظر میرسد فرد در اثر گذشت‌ زمان‌ به‌ تدریج‌ در برابر سیلیکون‌ حسّاس‌ شود و این‌ امر می‌تواند به‌ یک‌ بازتاب‌ شدید عفونی‌ منجرّ شود .

ترکیب‌ شیمیائی‌ موادّ ساخته‌ شده‌ از سیلیکون‌ برای‌ بشر شناخته‌ شده‌است‌ : پولی‌ دین‌ متیل‌ سیلوکزان‌ ، همین‌ مادّه‌ است‌ که‌ در اکثر ادوات‌ و تجهیزات‌ طبّی‌ بکار میرود .


بعضی‌ از عوارض‌ بستن‌ لوله‌ها فوریّ و بعضی‌ بتدریج‌ ظاهر میشوند




بسیاری‌ از زنان‌ نسبت‌ به‌ این‌ مادّه‌ که‌ در حلقه‌ها و نخ‌های‌ مخصوص‌ انسداد لوله‌های‌ رحمی‌ بکار می‌رود حسّاسیّت‌ نشان‌ میدهند . از این‌ ادوات‌ بویژه‌ در کشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ای‌ چون‌ هند فراوان‌ استفاده‌ می‌شود . در این کشور سالیانه‌ 4 ـ 5 میلیون‌ زن‌ از طریق‌ بستن‌ لوله‌ها عقیم‌ می‌شوند . این‌ عمل‌ در کشورهای‌ رو به‌ توسعه‌ معمولاً بسیار سریع‌ و اغلب‌ توسّط‌ افرادی‌ صورت‌ میگیرد که‌ آموزش‌ کافی‌ ندیده‌اند . بیماران‌ حدّاکثر 3 ـ 4 ساعت‌ در بیمارستان‌ باقی‌ مانده‌ و حدّاکثر 5 دقیقه‌ تحت‌ عمل‌ جرّاحی‌ قرار میگیرند .


                                                           

                

نتیجه‌ :




عقیم‌ سازی‌ دارای‌ بسیاری‌ ازعوارض‌ بلندمدّت‌ دیگر نیز می‌باشد : التهاب‌ مخاط‌ داخلی‌ رحم‌ (آندومتریت‌) ، قاعدگی‌های‌ ادواری ‌ دردناک‌ ( Dysmenorroea ) و بالاخره‌ بی‌تناسبی‌ در دیوارۀ‌ مخاطی‌ رحم‌ از جملۀ آنهاست‌ .

با این‌ همه‌ عوارض‌ جانبی‌ ، بدیهی‌ است‌ که‌ دیگر نمی‌توان‌ عقیم‌ سازی‌ از طریق‌ بستن‌ لوله‌ها را یک‌ روش‌ مؤثّر دانست‌ بلکه‌ این‌ روش‌ خطرات‌ بی‌شماری‌ برای‌ سلامت‌ زن‌ در بردارد .

آگاهی‌ از این‌ امر بدون‌ تردید ، زنان‌ را بر آن‌ خواهد داشت‌ که‌ در صدد یافتن‌ روشهای‌ بی‌خطرتری‌ برای‌ پیشگیری‌ از حاملگی‌ بر آیند .


منابع‌ و مآخذ :

1) Population Reports , No. 28

2) People , No. 4

3) Reports , Oct. 1990

4) Finance and Development , Dec. 1990

5) Womenٰs studies International Forum , Vol. 16 . No. 5

6 ـ ف‌ . م‌ . هاشمی‌ «تنظیم‌ خانواده‌ ، ضامن‌ سلامت‌ مادر و فرزند»



روزنامه‌ «خراسان‌» اوّل‌ مرداد 1370

زیر نویسها :

Hydrosalpinx : تجمّع‌ مایع‌ سروزی‌ در لوله‌های‌ رحم‌ [:Endometriosis] حالتی‌ که‌ در آن‌ بافتهای‌ مخاطی‌ رحم‌ بطور نابجا در کانونهای‌ مختلف‌ در حفرۀ لگن‌ پیدا میشوند.» [ [51] ]


در مقالۀ فوق‌ مطالبی‌ که‌ حائز اهمّیّت‌ بوده‌ است‌ با خطّ درشت‌ و در کادری‌ مجزّا تصویر شده‌است‌ ، و ما نیز بهمین‌ منظور همانگونه‌ در اینجا می‌آوریم‌ :


* عوارض‌ وخیم‌ و بازگشت‌ ناپذیر بستن‌ لوله‌ها به‌ هیچ‌ وجه‌ در اختیار زنان‌ گذاشته‌ نشده‌ و به‌ نوعی‌ مخفی‌ نگاهداشته‌ شده‌ است‌ .



* در روش‌ عقیم‌ سازی‌ ، عملکرد طبیعی‌ یک‌ ارگان‌ بدن‌ گسسته‌ می‌شود .



* روش‌ بستن‌ لوله‌ها بر خلاف‌ تبلیغات‌ و هیاهوی‌ فعلی‌ در جهان‌ سلامت‌ وبهداشت‌ زنان‌ را به‌ طور جدّی‌ در مخاطره‌ قرار میدهد .





مورد سوّم‌ ـ مقاله‌ایست‌


از مجلّه‌ «قِراءات‌ سیاسیّه‌» که‌ مخدّره‌ خانم‌ عظیمه‌ ریحانی‌ دام‌ تَوفیقُها از عربی‌ به‌ پارسی‌

ترجمه‌ نموده‌اند .................ادامه دارد ......



---------------------------------------------------------


[50] ـ باید 4 درصد درست‌ باشد، زیرا خودشان‌ تفسیر میکنند که‌ از هر بیست‌ و پنج‌ نفر یک‌ نفر.


[51] ـ این‌ تعریف‌ مربوط‌ به‌ اصطلاح‌ «آندومتریوز» می‌باشد که‌ ما بدینوسیله‌ در علامت‌ [ ] آورده‌ایم‌ .


قسمت نهم


قسمت هشتم از اینجا


لحاظ‌ ننمودن‌ آراء مخالفین‌، در مسأله‌ کاهش‌ جمعیّت‌


مطلب‌ اوّل‌: در این‌ مسأله‌ سزاوار بود آرا علماء را اعمّ از موافق‌ و مخالف‌، و انظار متخصّصین‌ و اهل‌ خبره‌ و پزشکان‌ را اعمّ از موافق‌ و مخالف‌، و نتائج‌ مثبت‌ و منفی‌ این‌ امر را توسّط‌ مجلت‌ و جرائد و رسانه‌ها، و بواسطه‌ مصاحبه‌ها توضیح‌ و تشریح‌ کنند تا ملّت‌ راه‌ خود را از میان‌ این‌ دو نظریّه‌ اختیار و انتخاب‌ نماید.


ولی‌ به‌ عکس‌، آنچه‌ در این‌ محالِّ اطّلاع‌ عمومی‌ بوده‌ است‌ همگی‌ یکسره‌ بیان‌ و تبلیغ‌ و ترویج‌ و تحریص‌ و تحریض‌ و ترغیب‌ بر قطع‌ نسل‌ و عقیم‌ شدن‌ بوده‌ است‌ تا بجائیکه‌ مردم‌ مسلمان‌ آنرا به‌ صورت‌ یک‌ تکلیف‌ شرعی‌ و یک‌ کمک‌ به‌ نهضت‌ اسلامی‌ پنداشتند و برای‌ آن‌ اقدام‌ کردند، و دستگاه‌ هم‌ در این‌ مسأله‌ از هیچ‌ بذل‌ مالی‌ کوتاهی‌ نکرد. در سمینارها و نشست‌ها صرفاً موافقین‌ با مسأله‌ را دعوت‌ میکردند و از مخالفین‌ نه‌ تنها دعوتی‌ بعمل‌ نمی‌آمد، بلکه‌ از اطّلاع‌ آنها و از ورود آنها به‌ اطراف‌ و جوانب‌ آنچه‌ در آن‌ سمینار سربسته‌ و دربسته‌ گذشته‌است‌، بطور کامل‌ استیحاش‌ داشتند. و نتیجه‌ و رأی‌ موافقین‌ را که‌ مجموعه‌ همگی‌ آن‌ مجلس‌ را تشکیل‌ میدادند به‌ مرحله‌ اجراء در می‌آوردند.

و بسیار به‌ ندرت‌ اتّفاق‌ افتاد که‌ در روزنامه‌ای‌ مقاله‌ای‌ انتقادی‌ بر روی‌ اصول‌ و موازین‌ علمی‌ درج‌ گردد و حقائق‌ را در خور فهم‌ و استعداد مردم‌ مشروح‌ سازد مگر چند بار که‌ ما در ذیل‌ بدانها اشاره‌ می‌نمائیم‌:


مقالۀ دکتر ناصر سیم‌ فروش‌ در إبطال‌ بستن‌ لوله‌های‌ مردان‌ و زنان‌ از نظر پزشکی‌


بستن‌ لوله‌های‌ مردان‌ و زنان‌ از نظر پزشکی‌


مورد اوّل‌ ـ دو مقاله‌ از طرف‌ جناب‌ محترم‌ طبیب‌ محقّق‌ دانشمند متخصّص‌ مشهور، و دوست‌ و رفیق‌ این‌ حقیر که‌ از سالیانی‌ دراز مراتب‌ مودّت‌ و ارادت‌ باقی‌ است‌: آقای‌ دکتر ناصر سیم‌فروش‌ أیّده‌ الله‌ تعالی‌، رئیس‌ بخش‌ مجاری‌ ادرار (اورولوژی‌) مرکز پزشکی‌ شهید لبّافی‌ نژاد طهران‌ که‌ از معاریف‌ استادان‌ در جرّاحی‌ کلیه‌ و مثانه‌ و بیضه‌، و از معلّمان‌ تعلیم‌ پیوند کلیه‌ که‌ شاگردان‌ بسیاری‌ را زیر نظر خود تربیت‌ و تعلیم‌ نموده‌است‌، میباشد.


مقاله‌ اوّل‌ در روزنامه‌ «جمهوری‌ اسلامی‌» شماره‌ 3902، مورّخه‌ 23 جمادی‌ الاولی‌ 13 4 1 (28 آبان‌ 1371) می‌ باشد.

در این‌ مقاله‌ که‌ با عنوان‌: «بیت‌ المال‌ نباید صرف‌ مقطوع‌ النَّسل‌ شدن‌ ملّت‌ بشود»شروع‌ می‌شود، بدواً از جانب‌ روزنامه‌ سطوری‌ بدین‌ عبارت‌ تحریر میشود:

«... در کشور ما به‌ دلیل‌ برخورداری‌ از فرهنگ‌ والای‌ اسلامی‌ و سعی‌ در اجرای‌ قوانین‌ و مقرّرات‌ اسلامی‌ تعدادی‌ از روشهای‌ فوق‌ غیرقابل‌ اجرا می‌باشد، و این‌ موضوع‌ به‌ دلیل‌ اهمّیّتی‌ است‌ که‌ اسلام‌ برای‌ انسانها قائل‌ است‌.

زیرا برخی‌ از این‌ روشها باعث‌ نقص‌ عضو و یا بروز اشکالات‌ دیگری‌ می‌شود. یکی‌ از موارد شبهه‌ناکی‌ که‌ وزارت‌ بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشکی‌ بدون‌ در نظر گرفتن‌ عواقب‌ و اثرات‌ روانی‌ ـ اجتماعی‌ آن‌ اقدام‌ به‌ اجرای‌ آن‌ کرد، بستن‌ لوله‌ها در مردان‌ و زنان‌ بود.

در اینجا لازم‌ است‌ که‌ به‌ مسؤولین‌ امر در این‌ وزارتخانه‌ هشدار داده‌ شود که‌: صیانت‌ از حیات‌ آدمی‌، یک‌ واجب‌ الهی‌ و اقامه‌ این‌ واجب‌ یک‌ تکلیف‌ شرعی‌ است‌.

از اینرو خدمات‌ پزشکی‌ همواره‌ می‌بایست‌ در جهت‌ حفظ‌ سلامت‌ وتندرستی‌ انسان‌ بکار گرفته‌ شود و صاحبان‌ مشاغل‌ پزشکی‌ در قبال‌ عواقب‌ صدمات‌ و زیانهائی‌ که‌ به‌ سلامت‌ انسان‌ بواسطه‌ ناآگاهی‌ها و سهل‌انگاریها و بی‌توجّهی‌ها وارد می‌شود شرعاً مسؤول‌ و ضامن‌ خواهند بود.

مقاله‌ حاضر، توسّط‌ دکتر ناصر سیم‌ فروش‌ پزشک‌ معروف‌ و متعهّد، در سمینار تنظیم‌ خانواده‌ که‌ چندی‌ پیش‌ در مشهد مقدّس‌ برگزار شد، ارائه‌ گردید. دکتر سیم‌ فروش‌ در این‌ مقاله‌ از شیوه‌های‌ موجود برای‌ تنظیم‌ خانواده‌ بخصوص‌ بستن‌ لوله‌ها در زنان‌ و مردان‌ انتقاد نموده‌ و پیشنهاد می‌کند برای‌ این‌ کار از شیوه‌های‌ برگشت‌ پذیر استفاده‌ شود. با هم‌ خلاصه‌ این‌ مقاله‌ را می‌خوانیم‌.»

در اینجا دکتر سیم‌ فروش‌ پس‌ از بحثی‌ که‌ درباره‌ مضرّات‌ عقیم‌ نمودن‌ و بستن‌ لوله‌ها مینماید از جمله‌ میگوید:


* ما نباید ملّت‌ شیعه‌ و ناب‌ خودمان‌ را با جمعیّت‌های‌ دیگر مقایسه‌ کنیم‌. باید قدر این‌ ملّت‌ را بدانیم‌ و صلاح‌ ما در اینست‌ که‌ برای‌ تنظیم‌ خانواده‌ فقط‌ از روشهای‌ برگشت‌ پذیر استفاده‌ کنیم‌، نه‌ بستن‌ لوله‌ که‌ منجرّ به‌ عقیمی‌ دائمی‌ میشود.


و در پایان‌ این‌ مقاله‌ می‌گوید:


* این‌ مسأله‌، از طریق‌ بالا بردن‌ سواد عمومی‌، تفکّر استقلال‌ طلبانه‌ در این‌ راه‌ یعنی‌ استفاده‌ از روشهای‌ مناسب‌ در کشور از راه‌ آموزش‌ صحیح‌ و مستمرّ به‌ راحتی‌ قابل‌ حلّ خواهد بود و نیازی‌ به‌ ایجاد جوّ فشار و هراس‌ موجود پزشکی‌ نیست‌ و نباید بیت‌ المال‌ مسلمین‌ را صرف‌ مقطوع‌النّسل‌ شدن‌ دائمی‌ این‌ ملّت‌ نمود.



مقالۀ دکتر سیم‌ فروش‌ در عواقب‌ وخیم‌ بستن‌ لوله‌های‌ مردان‌


مقاله‌ دوّم‌ ایشان‌ نیز در روزنامه‌ «جمهوری‌ اسلامی‌» به‌ شماره‌ 182 4، مورّخه‌ 22 جمادی‌ الاولی‌ 4 1 4 1 ( 6 1 آبان‌ 1372) می‌باشد.


این‌ مقاله‌ با عنوان‌ «روشهای‌ کنونی‌ کنترل‌ جمعیّت‌ در کشور ما با فرهنگ‌ اسلامی‌ مغایرت‌ دارد» شروع‌ می‌شود.

در اینجا نیز بدواً خود روزنامه‌ بدین‌ کلام‌ استقبال‌ از مقاله‌ ایشان‌ نموده‌ و می‌نویسد:

«اشاره‌: مبحث‌ کنترل‌ جمعیّت‌، از مباحث‌ مهمّی‌ است‌ که‌ چند سال‌ است‌ در جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ با مخارج‌ سنگین‌ و نگرشی‌ کاملاً یکطرفه‌ توسّط‌ عدّه‌ خاصّی‌ دنبال‌ می‌شود. و کلّیّه‌ مجاری‌ قانونگذاری‌، اجرائی‌ و بخش‌ عمده‌ تبلیغات‌ کشور را به‌ دنبال‌ خود می‌کشاند.

متولّیان‌ این‌ امر، با انحصاری‌ کردن‌ این‌ مقوله‌ در حیطه‌ اقتدار خود و ارائه‌ آمارها و اطّلاعات‌ قابل‌ تشکیک‌ تلاش‌ می‌کنند افکار عمومی‌ را به‌ همان‌ جهتی‌ سوق‌ دهند که‌ خود می‌خواهند و متأسّفانه‌ تا کنون‌ در این‌ زمینه‌ پیشرفتهائی‌ داشته‌اند.

عوارض‌ این‌ نگرش‌ یکسویه‌ و حاکمیّت‌ آن‌ بر همه‌ شؤون‌، بتدریج‌ در حال‌ ظاهر شدن‌ است‌. و اگر با آن‌ مقابله‌ نشود، مشکلات‌ زیادی‌ بوجود خواهد آورد.

در زمینه‌ عدم انطباق‌ روشهای‌ إعمال‌ شده‌ برروی‌ کنترل‌ جمعیّت‌، آقای‌ دکتر ناصر سیم‌ فروش‌ رئیس‌ بخش‌ اورولوژی‌ مرکز پزشکی‌ شهید لبّافی‌ نژاد که‌ چهره‌ای‌ سرشناس‌ در پزشکی‌ کشورمان‌ هستند، نظراتی‌ دارند که‌ قبلاً نیز گوشه‌هائی‌ از آن‌ در روزنامه‌ «جمهوری‌ اسلامی‌» به‌ چاپ‌ رسید.

اینک‌ مطلبی‌ کامل‌تر از ایشان‌ از نظر خوانندگان‌ گرامی‌ میگذرد که‌ عمق‌ خطرات‌ ناشی‌ از روشهای‌ نادرست‌ کنونی‌ را نشان‌ می‌دهد.»

در اینجا مقاله‌ مفصّل‌ و مشروح‌ دکتر را حکایت‌ می‌کند. و چون‌ این‌ مقاله، مقاله‌ نسبةً جامعی‌ است‌ و حاوی‌ بعضی‌ از مطالب‌ مقاله‌ نخستین‌ نیز می‌باشد لهذا سزاوار است‌ برای‌ بصیرت‌ جامعه‌، ما عین‌ آنرا در اینجا بازگو نمائیم‌:

«مسأله‌ کنترل‌ موالید مدّتهاست‌ که‌ مورد بحث‌ محافل‌ اجرائی‌ و علمی‌جامعه‌ ماست‌.در اصل‌ موضوع‌ تنظیم‌ خانواده‌ بیشتر دست‌ اندرکاران‌ توافق‌ دارند؛امّا آنچه‌ مورد بحث‌ است‌ روش‌ رسیدن‌ به‌ این‌ هدف‌ است‌. با توجّه‌ به‌ اینکه‌ در حال‌ حاضر کشور ما به‌ عنوان‌ مسؤول‌ برنامه‌ریزی‌ کنترل‌ موالید در منطقه‌ انتخاب‌ شده‌است‌ مسأله‌ از حسّاسیّت‌ ویژه‌ای‌ برخوردار بوده‌ و حیثیّت‌ اجتماعی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ مورد توجّه‌ است‌. نحوه‌ حرکت‌ ما در این‌ زمینه‌ برای‌ سائر کشورهای‌ اسلامی‌ الگو خواهد بود.لذا هر گونه‌ خطا میتواند خدای‌ ناکرده‌ اثرات‌ سوئی‌ به‌ این‌ الگوپذیری‌ برای‌ کشورهای‌ اسلامی‌ منطقه‌ بگذارد.


لذا اینجانب‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شهروند پزشک‌، تجربیّات‌ و پیشنهادهای‌ خود را برای‌ برنامه‌ریزان‌ و جامعه‌ ارائه‌ میکنم‌ تا إن‌شآءالله‌ مورد توجّه‌ قرار گیرد.

اصولاً بر طبق‌ توصیه‌های‌ سازمان‌ بهداشت‌ جهانی‌ روشهائی‌ در هر جامعه‌ به‌ موفّقیّت‌ می‌انجامد که‌ مطابق‌ با فرهنگ‌ آن‌ جامعه‌ باشد؛ و چون‌ جامعه‌ ما اسلامی‌ است‌ مشخّص‌ است‌ که‌ نظر علمای‌ اسلامی‌ در این‌ موضوع‌ باید ملحوظ‌ باشد تا برنامه‌ها قرین‌ موفّقیّت‌ باشد.

ما در ذیل‌، فتاوی‌ مربوطه‌ در زمینه‌ بستن‌ لوله‌ در مردان‌ را ذکر خواهیم‌ کرد و با مختصری‌ تحقیق‌ خواهیم‌ دید که‌ اکثریّت‌ قریب‌ به‌ اتّفاق‌ علماء با بستن‌ لوله‌ در مردان‌ مخالف‌ هستند. برای‌ آشنا شدن‌ به‌ مسأله‌، آنرا از جنبه‌های‌ مختلف‌ مورد بررسی‌ قرار می‌دهیم‌ که‌ عبارتند از:

الف‌ ـ عوارض‌ پزشکی‌، نقص‌ عضو و عواقب‌ مترتّب‌ بر آن‌.

ب‌ ـ از نظر شرعی‌ با توجّه‌ به‌ فتاوای‌ موجود.

ج‌ ـ از نظر اجتماعی‌ و روحی‌.

د ـ مروری‌ به‌ برخوردهای‌ نامناسب‌ (در گذشته‌ بر خلاف‌ اخلاق‌ پزشکی‌).

ه ـ روشهای‌ پیشنهادی‌ مناسب‌ برای‌ تنظیم‌ خانواده‌ در کشور ما بجای‌ روشهای‌ منجرّ به‌ نقص‌ عضو و مقطوع‌ النّسل‌ کردن‌ جامعه‌.


عوارض‌ خطیر پزشکی‌ در أثر بستن‌ لوله‌ در مردان‌



                                        
 


الف‌ ـ عوارض‌ پزشکی‌ و نقص‌ عضو حاصله‌ از بستن‌ لوله‌ها در مردان‌:

بسیاری‌ به‌ غلط‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ هدف‌، اینطور به‌ مردم‌ القا کرده‌ و می‌کنند که‌ بستن‌ لوله‌ها قابل‌ برگشت‌ بوده‌ و هیچ‌ عارضه‌ای‌ ندارد. ضمن‌ اینکه‌ در اینجا تعدادی‌ از عوارض‌ مهمّ آنرا ذکر می‌کنیم‌، به‌ خوانندگان‌ عزیز توصیه‌ می‌کنیم‌ به‌ مراجعی‌ که‌ در ذیل‌ معرّفی‌ میشود مراجعه‌ کنند؛ و این‌ حقّ مردم‌ ماست‌ که‌ قبل‌ از یک‌ اقدام‌ پزشکی‌، عواقب‌ را به‌ طور کامل‌ بدانند همانطور که‌ در خارج‌ عمل‌ می‌شود. این‌ عوارض‌ به‌ اختصار شرح‌ داده‌ می‌شود:

1 ـ غیر قابل‌ برگشت‌ بودن‌ عقیمی‌.

اوّلین‌ و مهم‌ترین‌ عارضۀ بستن‌ لوله‌های‌ مردان‌ آنست‌ که‌ حدّاقل‌ در نیمی‌ از موارد، عقیمی‌ حاصله‌ دائمی‌ و غیر قابل‌ برگشت‌ است‌. پس‌ از وصل‌ کردن‌ لوله‌ها در صورت‌ موفّقیّت‌ فقط‌ حدود 70 درصد بوده‌ و مهمتر آنکه‌ با وجود بازشدن‌ لوله‌ها (در صورت‌ موفّقیّت‌) فقط‌ در 7 4 درصد یعنی‌ کمتر از نصف‌ باروری‌ حاصل‌ شده‌است‌. یعنی‌ نیمی‌ از مردان‌ برای‌ همیشه‌ دچار عقیمی‌ می‌شوند. (مجموعه‌ مطالعه‌ سه‌ کشور آلمان‌، اتریش‌ و سوئیس‌ منتشر شده‌ در مجلّه‌ اورولژی‌ امریکا، سال‌ 1990)

علّت‌ این‌ موضوع‌ آنست‌ که‌ حتّی‌ اگر لوله‌ها باز شوند، به‌ علل‌ ایمنی‌ در زمان‌ بسته‌ بودن‌ لوله‌ها، سلّولهای‌ باروری‌ بیضه‌ و تولید آنتی‌کور ضدّ آنها خاصیّت‌ باروری‌ را برای‌ همیشه‌ از دست‌ میدهند.

با توجّه‌ به‌ مطالب‌ بالا در کشورهای‌ غربی‌ نه‌ تنها به‌ افراد، غیر قابل‌ برگشت‌ بودن‌ را میگویند بلکه‌ از شخص‌ در این‌ مورد و سائر عوارض‌ امضاء میگیرند.در حالیکه‌ در کشور ما که‌ صداقت‌ و اخلاق‌ پزشکی‌ به‌ علّت‌ اسلامی‌ بودن‌ آن‌ بایستی‌ اهمّیّت‌ بیشتری‌ داشته‌ باشد، در سالهای‌ گذشته‌ اینطور عمل‌ نشده‌ و با افراد بخصوص‌ در روستاها فقط‌ در مورد وصل‌ شدن‌ مجدّد لوله‌ها صحبت‌ شده‌ و هیچ‌ اطّلاعی‌ در مورد غیر قابل‌ برگشت‌ بودن‌ در نیمی‌ از موارد وسائر عوارض‌ گفته‌ نشده‌ که‌ جای‌ تأسّف‌ دارد. (موارد مستند آنرا اینجانب‌ به‌ مسؤولان‌ جدید وزارت‌ محترم‌ بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشکی‌ معرّفی‌ نموده‌ام‌.)

2 ـ خونریزی‌ و تجمّع‌ لخته‌ در محلّ عمل‌ (هماتوم‌)2درصد و حتّی‌ تا 29 درصد در بعضی‌ گزارشها دیده‌ میشود. (اینجانب‌ خود بیماری‌ را که‌ توسّط‌ یک‌ جرّاح‌ مجرّب‌ در آمریکا عمل‌ شده‌ بود و دچار هماتوم‌ شده‌ و مدّتها ناراحتی‌ کشید را شاهد بوده‌ام‌.)

3 ـ عفونت‌ محلّ عمل‌:

بالا بودن‌ میزان‌ عفونت‌ عمل‌ در گزارشهای‌ خارج‌ از کشور باعث‌ تعجّب‌ پزشکان‌ بوده‌ و بین‌ 12 تا 38 درصد گزارش‌ شده‌ است‌ (به‌ طور متوسّط‌ 4 /3 درصد).

4 ـ در عدّه‌ کمی‌ از بیماران‌ درد بیضه‌ و تورّم‌ مزمن‌ موضع‌ بستن‌ لوله‌ (گرانولوم‌)

ایجاد می‌شود که‌ باعث‌ اختلال‌ فکر بیمار شده‌ و کارائی‌ شغلی‌ او را کاهش‌ میدهد.

5 ـ ناتوانی‌ جنسی‌:

یکی‌ از عوارضی‌ که‌ بعد از بستن‌ لوله‌ در مردان‌ دیده‌ میشود ناتوانی‌ جنسی‌ است‌ که‌ بیشتر منشأ روحی‌ دارد و به‌ ندرت‌ منشأ اورمونی‌. (اختلال‌ سلّولهای‌ لیدیگ‌ در مقالاتی‌ گزارش‌ و تأیید شده‌است‌.)

علّت‌ اصلی‌ تغییر تصوّر بیمار از بدن‌ خود و عدم‌ قابلیّت‌ باروری‌ (Body Image) یعنی‌ تغییر تصوّر شخص‌ از خودش‌ است‌. این‌ نوع‌ ناتوانی‌ جنسی‌ گاهی‌ در مقابل‌ درمانهای‌ رائج‌ مقاوم‌ است‌. گرچه‌ این‌ عارضه‌ شایع‌ نیست‌ ولی‌ از نظر خانوادگی‌ و حفظ‌ خانواده‌ دارای‌ اهمّیّت‌ خاصّی‌ است‌.

6 ـ عوارض‌ عمومی

دیگر پس‌ از بستن‌ لوله‌ها مطرح‌ شده‌ که‌ گرچه‌ قطعی‌ و ثابت‌ شده‌ نیست‌ ولی‌ در سائر کشورها بخصوص‌ کشورهای‌ غربی‌ این‌ مسائل‌ را نوشته‌ و از بیمار امضاء میگیرند.

یکی‌ اینکه‌ در مقاله‌هائی‌ از کشور انگلیس‌ ادّعا شده‌ که‌ بستن‌ لوله‌ها درمردان‌شیوع‌ سرطان‌ پروستات‌ را افزایش‌ میدهد،

و دیگری‌ اینکه‌ بعد از بستن‌ لوله‌ها خطر عوارض‌ قلبی‌ عروقی‌ و تصلّب‌ شرائین‌ به‌ دنبال‌ بستن‌ لوله‌ها را نشان‌ میدهد. گرچه‌ دو موضوع‌ فوق‌ را پزشکان‌ قبول‌ ندارند معهذا به‌ افراد مورد عمل‌، موضوع‌ را بصورت‌ فوق‌ نوشته‌ و امضاء میگیرند.

حال‌ می‌بینیم‌ که‌ در کشورهای‌ دیگر چقدر با دقّت‌ تمام‌ مسائل‌ را قبل‌ از بستن‌ لوله‌ توضیح‌ میدهند؛ آیا در کشور ما هم‌ اینطور عمل‌ شده‌؟ متأسّفانه‌ در اکثر موارد جواب‌ منفی‌ است‌ و حتّی‌ غیر قابل‌ برگشت‌ بودن‌ قطعی‌ را که‌ در نیمی‌ از موارد دیده‌ میشود از بیمار مخفی‌ میدارند و در محافل‌ فقط‌ باز شدن‌ لوله‌ را ذکر کرده‌، و از گفتن‌ آمار باروری‌ پس‌ از بازشدن‌ لوله‌ها خودداری‌ شده‌ است‌.اینطور برخورد با مسائل‌ و رسیدن‌ به‌ هدف‌، در شأن‌ کشور اسلامی‌ ما نیست‌.

دکتر سیم‌ فروش‌: بستن‌ لوله‌های‌ مردان‌ را با پنهان‌ کردن‌ رأی‌ مراجع‌ تقلید انجام‌ داده‌اند

ب‌ ـ اکثریّت‌ مراجع‌ تقلید [ [49] ] با روشهای‌ منجرّ به‌ نقص‌ عضو در مردان‌ (بستن‌ لوله‌ها یعنی‌ وازِکْتومی‌ ) مخالفند؛

از جمله‌ حضرات‌ آیات‌:

رهبر فقید انقلاب‌ حضرت‌ امام‌ خمینی‌ (قُدِّس‌ سرُّه‌)

آیت‌ الله‌ العظمی‌ اراکی‌؛ و

رهبر معظّم‌ انقلاب‌ حضرت‌ آیت‌ الله‌ خامنه‌ای‌

بستن‌ لوله‌ها در مردان‌ را در صورت‌ احتمال‌ عدم‌ بازگشت‌ جائز ندانسته‌اند. عدم‌ بازگشت‌ باروری‌ در نیمی‌ از موارد قطعی‌ است‌، لذا این‌ عمل‌ فعل‌ حرام‌ محسوب‌ میشود و صرف‌ بیت‌ المال‌ برای‌ یک‌ فعل‌ حرام‌، امری‌ غیر شرعی‌ بوده‌ و میتواند تبعات‌ سوء در جامعه‌ را داشته‌ باشد.

بسیاری‌ از بیماران‌ که‌ لوله‌های‌ آنها بسته‌ شده‌

متأسّفانه‌ از فتاوی‌ فوق‌ آگاهی‌ نداشته‌، و پس‌ از دریافتن‌ موضوع‌ متأثّر و متعجّب‌می‌شوند.



موارد بروز خطر جسمی‌ یا روحی‌ در نتیجۀ بستن‌ لولۀ مردان‌


ج‌ ـ عوارض‌ اجتماعی‌ و روحی‌:


بستن‌ لوله‌ها در مردان‌ به‌ علّت‌ عقیمی‌ دائمی‌ حاصله‌ در نیمی‌ از موارد میتواند مشکلات‌ اجتماعی‌ و نقش‌های‌ سنگین‌

خانوادگی‌ را در بر داشته‌ باشد که‌ مواردی‌ از آنرا اینجانب‌ در خارج‌ از کشور زیاد دیده‌ و با انجام‌ بستن‌ لوله‌ها در ایران‌ شاهد موارد آن‌ هستیم‌.

در مواردی‌ که‌ همسر بیمار به‌ عللی‌ از وی‌ جدا شود یا خدای‌ ناکرده‌ فوت‌ کند، به‌ علّت‌ عدم‌ امکان‌ باروری‌ در این‌ ازدواج‌، دچار شکست‌ و ناکامی‌ و عوارض‌ روحی‌ بسیار سنگین‌ می‌شود...

د ـ موارد عملی‌ واقعی‌:


اگر پای‌ صحبت‌ بسیاری‌ از همکاران‌ بنشینیم‌ موارد عدیده‌ای‌ از مشکلات‌ ناشی‌ از بستن‌ لوله‌ها در مرد را خواهیم‌ یافت‌. اینجانب‌ شرح‌ حال‌ چند مورد واقعی‌ را که‌ بیمار اینجانب‌ بوده‌اند ذکر می‌نمایم‌.»

در اینجا دکتر سیم‌ فروش‌ چند مورد را به‌ تفصیل‌ شرح‌ میدهد که‌ زندگی‌ آنها پاشیده‌ گردیده‌ و دچار محرومیّت‌ شده‌اند. سپس‌ می‌گوید: «از این‌ موارد روز به‌ روز بیشتر خواهیم‌ دید مگر آنکه‌ به‌ توصیه‌ علما اسلامی‌ ما که‌ بیش‌ از همه‌ صلاح‌ ما را میخواهند گوش‌ نمائیم‌.»

در اینجا نیز دکتر پیشنهادهای‌ خود را که‌ از جمله‌ آنها «عدم‌ حذف‌ و نادیده‌ گرفتن‌ پزشکانی‌ که‌ نظرهائی‌ در مورد نحوۀ کنترل‌ جمعیّت‌ دارند در نشستهای‌ علمی‌ و اجرائی‌ برنامه‌های‌ تنظیم‌ خانواده‌» میباشد ذکر میکند و پس‌ از آن‌ میگوید:

«مسلّماً عدّه‌ای‌ با ایجاد رعب‌ در جامعه‌ سعی‌ دارند که‌ از تمامی‌ راههای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ بدون‌ توجّه‌ به‌ جنبه‌های‌ اخلاقی‌ پزشکی‌ و اسلامی‌ آن‌ استفاده‌ کنند. و اگر دست‌ عدّۀ معدودی‌ از این‌ گروه‌ باز باشد حتّی‌ سِقط‌ جنائی‌ را پیش‌ کشیده‌ و تقاضای‌ قانونی‌ شدن‌ آنرا خواهند نمود که‌ مسلّماً برکت‌ را از جامعۀ ما برده‌، و باعث‌ قهر الهی‌ میشود و خدای‌ نیاورد آن‌ روز را که‌ ما امروز در غرب‌ شاهد هستیم‌. علی‌رغم‌ مخالفت‌ عدّه‌ زیادی‌ از مردم‌، سقط‌ جنائی‌ روزمرّه‌ شده‌ و هر روز دو گروه‌ موافق‌ و مخالف‌ با هم‌ در ستیز هستند.


اخیراً در یکی‌ از جرائد پزشکی‌ این‌ جمله‌ از یک‌ نویسنده‌ نوشته‌ شده‌بود: «خاتمه‌ بارداری‌ ناخواسته‌ چه‌ به‌ علل‌ طبّی‌ و چه‌ به‌ علل‌ اجتماعی‌ ـ اقتصادی‌ مورد قبول‌ قرار گرفته‌» که‌ مسلّماً ختم‌ بارداری‌ به‌ علل‌ اجتماعی‌ ـ اقتصادی‌، سقط‌ جنائی‌ محسوب‌، و نه‌ تنها در پیش‌ مردم‌ ما بلکه‌ در نزد بسیاری‌ از انسانهای‌ آزاده‌ و متخلّق‌ به‌ اخلاق‌ انسانی‌ مذموم‌ است‌.

ری‌ اگر ما برای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ برنامه‌ و نظم‌ نداشته‌ باشیم‌ شاهد اینگونه‌ مسائل‌ خواهیم‌ بود.

إن‌شآءالله‌ مسؤولین‌ بهداشتی‌ جدید وزارت‌ بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشکی‌ بتوانند نظم‌ لازم‌ اسلامی‌ و موفّقی‌ را بر این‌ مسأله‌ حاکم‌ نمایند؛ و نیز مردم‌ را بیشتر در جریان‌ جزئیّات‌ برنامه‌های‌ اجرائی‌ قرار دهند و نظر همه‌ را در برنامه‌ریزی‌ دخالت‌ دهند، نه‌ آنکه‌ بر خلاف‌ آنچه‌ گفته‌ شد از هر روش‌ غیر متناسب‌ با اخلاق‌ پزشکی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ یک‌ هدف‌ مورد نظر استفاده‌ نمایند.

منابع‌ مورد استفاده‌:

1 - U. H. Engelmann et. al. Vasectomy Reversal ln Central Europe Journal Of Urology 143: 64 - 67 , 1990.

2 - h. Fisch Detction Of Testicular Endocrine Abnormalities Following Vasectomy G. Urology 141: 1129 - 32 , 1989.

3 - دکتر ناصر سیم‌ فروش‌، کنفرانس‌ روشهای‌ کنترل‌ باروری‌ در مردان‌ در کنگره‌ تنظیم‌ خانواده‌ در مشهد مقدّس‌ سال‌ 1370.

4- Campell ,s Urology. W. B. Saunders , 1992p - 3124 - 25


در مقاله‌ فوق‌ بعضی‌ از مطالبی‌ که‌ بسیار حائز اهمّیّت‌ بوده‌است‌ با خطّ درشت‌ و در داخل‌ کادری‌ متمایز نشان‌ داده‌ شده‌ است‌ و ما آنها را در اینجا بهمین‌ منظور می‌آوریم‌:


* بسیاری‌ از بیماران‌ که‌ لوله‌های‌ آنها بسته‌ شده‌ متأسّفانه‌ از فتاوای‌ علماء آگاهی‌ نداشته‌، و پس‌ از دریافتن‌ موضوع‌ متأثّر و متعجّب‌ می‌شوند.


* در مواردی‌ که‌ همسر بیمار به‌ عللی‌ از وی‌ جدا می‌شود، یا خدای‌ ناکرده‌ فوت‌ کند، بیمار به‌ علّت‌ عدم‌ امکان‌ باروری‌ در ازدواج‌، دچار شکست‌ و ناکامی‌ و عوارض‌ روحی‌ بسیار سنگین‌ می‌شود.

* اوّلین‌ و مهمترین‌ عارضه‌ بستن‌ لوله‌های‌ مردان‌ آنست‌ که‌ حدّاقلّ در نیمی‌ از موارد عقیمی‌ حاصله‌، طبق‌ آمار، دائمی‌ و غیرقابل‌ برگشت‌ است‌.

* اکثریّت‌ مراجع‌ تقلید با روشهای‌ منجرّ به‌ نقص‌ عضو در مردان‌ مخالفند. از جمله‌ حضرت‌ امام‌ خمینی‌ (ره‌) آیت‌ الله‌ العظمی‌ اراکی‌؛ رهبر معظّم‌ انقلاب‌ حضرت‌ آیت‌ الله‌ خامنه‌ای‌ بستن‌ لوله‌ در مردان‌ را درصورت‌ احتمال‌ عدم‌ بازگشت‌ به‌ باروری‌ جائز ندانسته‌اند؛ لذا این‌ عمل‌ فعل‌ حرام‌ محسوب‌ می‌شود، و صرف‌ بیت‌ المال‌ برای‌ فعل‌ حرام‌، امری‌ است‌ غیر شرعی‌ و میتواند تبعات‌ سوء در جامعه‌ داشته‌ باشد.

* مسلّماً عدّه‌ای‌ با ایجاد رعب‌ در جامعه‌ سعی‌ دارند که‌ از تمامی‌ راههای‌ کنترل‌ جمعیّت‌ بدون‌ توجّه‌ به‌ جنبه‌های‌ اخلاقی‌ پزشکی‌ و اسلامی‌ آن‌ استفاده‌ کنند؛ و اگر دست‌ عدّه‌ معدودی‌ از این‌ گروه‌ باز باشد حتّی‌ سِقط‌ جنائی‌ را نیز پیش‌ کشیده‌، و تقاضای‌ قانونی‌ شدن‌ آنرا خواهند نمود.

* تا کنون‌ پزشکانی‌ که‌ نظرهائی‌ درباره‌ نحوه‌ کنترل‌ جمعیّت‌ دارند در نشست‌های‌ علمی‌ و اجرائی‌ برنامه‌های‌ تنظیم‌ خانواده‌ نادیده‌ گرفته‌ شده‌اند؛ در حالیکه‌ استفاده‌ از نظرات‌ آنها میتواند اشکال‌ موجود را برطرف‌ سازد.


* روشهای‌ پیشنهادی‌ مناسب‌ برای‌ تنظیم‌ خانواده‌ در کشورما، جای‌ خود را به‌ روشهای‌ منجرّ به‌ نقص‌ عضو و مقطوع‌ النّسل‌ کردن‌ جامعه‌ داده‌ است‌.

* بسیاری‌ به‌ غلط‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ هدف‌، اینطور به‌ مردم‌ القاء کرده‌ و می‌کنند که‌ بستن‌ لوله‌ها قابل‌ برگشت‌ بوده‌ و هیچ‌ عارضه‌ای‌ ندارد؛ در حالیکه‌ عقیمی‌، غیر قابل‌ برگشت‌ بوده‌ و باعث‌ خونریزی‌ و تجمّع‌ لخته‌ در محلّ عمل‌، عفونت‌، درد بیضه‌، ناتوانی‌ جنسی‌ و بسیاری‌ از ناراحتی‌های‌ دیگر می‌شود.

* در کشورهای‌ غربی‌ نه‌ تنها به‌ افراد، غیر قابل‌ برگشت‌ بودن‌ را میگویند، بلکه‌ از شخص‌ در این‌ مورد و سائر عوارض‌ امضاء می‌گیرند. در حالی‌ که‌ در کشور ما اینطور عمل‌ نشده‌ است‌ که‌ جای‌ تأسّف‌ دارد.

* در مقاله‌هائی‌ از کشور انگلیس‌ گفته‌ شده‌ که‌ بستن‌ لوله‌ها در مردان‌ شیوع‌ سرطان‌ پروستات‌ را افزایش‌ می‌دهد.


مقالۀ (ف‌. م‌. هاشمی‌) در مورد خطرات‌ و امراض‌ ناشی‌ از بستن‌ لوله‌ در زنان‌


ادامه دارد........

--------------------------------


[49] ـ این‌ گفتار اکثریّت‌ نیست‌، بلکه‌ فتوی‌ و گفتار جمیع‌ مراجع‌ تقلید است‌.

اسلام کوئست