قسمت سوم مطلب
قسمت دوم مطلب اینجا
کلام علاّمۀ طباطبائی در تفسیر: وَ لَایَقْتُلْنَ أَوْلَـٰدَهُنَّ
علمه طباطبائی مُدّ ظلُّه العالی در تفسیر وَ لایَقْتُلْنَ أَوْلَـٰدَهُنَّ فرمودهاند: بالْوَأْدِ وَ غَیْرِهِ وَ إسْقاطِ الجنَّةِ [5] «معنی آنکه اولاد خود را نکشند اینست که: بچّههای زنده را زیر خاک ننمایند، و یا به طریق دیگری نکشند، و جنین خود را سقط ننمایند ! (بچّه در رحم را نیندازند!)»
حرمت قتل نفس در اسلام
یکی از گناهان کبیره که عقابش در قرآن کریم مخلَّد بودن در جهنّم بشمار آمده است کشتن مسلمانی است از روی عمد، بدون آنکه شریعت بواسطه قصاص و یا إجرا حدّ قتل، برای او کشتن را مباح و جائز نموده باشد.
و در این مسأله جای تردید و شبهه نیست؛ و در کتاب جهاد، علمای اسلام بر حرمت اینگونه از قتل، أدلّه أربعه (کتاب، سُنّت، إجماع، عقل) را اقامه فرمودهاند.
در قرآن مجید برای قتل خطائی و عمدی، احکامی را مقرّر نموده است:
وَ مَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن یَقْتُلَ مُؤْمِنًا إلَّاخَطَئًا وَ مَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَ دِیَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَیٰٓ أَهْلِهِ إِلَّآ أَن یَصَّدَّقُوا فَإِن کَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّکُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَ إِن کَانَ مِن قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُم مِّیثَـٰقٌ فَدِیَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَیٰٓ أَهْلِهِ وَ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللَهِ وَ کَانَ اللَهُ عَلِیمًا حَکِیمًا * وَ مَن یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ و جَهَنَّمُ خَـٰلِدًا فِیهَا وَ
غَضِبَ اللَهُ عَلَیهِ وَ لَعَنَهُو وَ أَعَدَّ لَهُو عَذَابًا عَظِیمًا. [6]
«چنین حقّی أبداً برای مسلمان مؤمنی نیست که مسلمان مؤمنی را بکُشد، مگر آنکه آن قتل از روی خطا باشد. و کسی که مسلمان مؤمنی را از روی خطا به قتل برساند جزای او آنست که: یک بنده مؤمن در راه خدا آزاد کند، و یک دیه کامل او را به بازماندگان و أولیائش تسلیم نماید؛ مگر آنکه آنان از دیه بگذرند و عفو کنند.
و اگر این قتل خطائی مسلمان مؤمن، از قومی صورت گرفت که ایشان دشمن شما بودند، بنابراین فقط باید یک بنده مؤمن در راه خدا آزاد نمود (و تسلیم دیه به أهل او در اینصورت نیست).
و اگر این قتل، در میان قومی واقع شد که بین شما و بین آنها معاهده و پیمان است در اینصورت، هم باید یک دیه کامل به قومش بپردازید (با آنکه دشمن شما هستند) و هم باید یک بنده مؤمن در راه خدا آزاد کنید ! و کسی که قدرت و تمکّن بر آزادی بنده مؤمن نداشته باشد، باید دو ماه پی در پی روزه بگیرد. این طریق توبه و إنابه و بازگشت اوست که خدا بدان امر فرموده است؛ و خداوند علیم و حکیم است.
و کسی که مسلمان مؤمنی را از روی عمد و قصد بکُشد، پس جزای او جهنّم است که در آن بطور خلود و جاودان میماند؛ و خداوند بر او غضب میکند و لعنت میفرستد، و عذاب عظیمی را برای او مُهیّا و آماده میکند.»
مِنْ أَجْلِ ذَ'لِکَ کَتَبْنَا عَلَی بَنِیٓ إِسْرَ'ءِیلَ أَنَّهُ و مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَآ أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا وَ لَقَدْ جَآءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَیِّنَـٰتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَ'لِکَ فِی الأرْضِ لَمُسْرِفُونَ.[7]
«از همین سبب و بهمین علّت، ما بر بنی إسرائیل بطور قانون و حتم، أمریّه صادر کردیم که: هر کس، کسی دیگر را بکشد بدون آنکه آن کس، کسی را کشته باشد و یا در زمین فساد نموده باشد، پس گویا مثل آنست که تمام مردم را کشته است ! و کسی که کسی دیگر را زنده کند، و جانی و نفسی را حیات بخشد، پس گویا مثل آنست که تمام مردم را زنده کرده است. و هر آینه فرستادگان از جانب ما با بیّنات و أدلّه واضحه به سوی آنها آمدند؛ و پس از تمام این قضایا بسیاری از ایشان در روی زمین إسراف و زیاده روی میکنند.»
یَـٰٓـأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لاتَأْکُلُوٓا أَمْوَ'لَکُم بَیْنَکُم بِالْبَـٰطِلِ إِلّآ أَن تَکُونَ تِجَـٰرَةً عَن تَرَاضٍ مِّنکُمْ وَ لاتَقْتُلُوٓا أَنفُسَکُمْ إِنَّ اللَهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا * وَ مَن یَفْعَلْ ذَ'لِکَ عُدْوَ'نًا وَ ظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَارًا وَ کَانَ ذَ'لِکَ عَلَی اللَهِ یَسِیرًا. [8]
«ای کسانیکه ایمان آوردهاید در میان خودتان اموالتان را به باطل (به غِلّ و غِشّ در معامله، و دروغ در سِعْر و قیمت، و معاملات ربوی و غیرها) مخورید ! مگر آنکه از تجارتی باشد که طرفین معامله کاملاً بدان راضی و خشنود باشند. و جانها و نفوس خود را نکشید که حقّاً خداوند به شما مهربان و رحیم است.و کسی که این کار را از روی دشمنی و ستم بنماید، بزودی او را در آتش میگذاریم؛ و این بر خداوند آسان است.»
وَ لاتَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَهُ إِ لا بِالْحَقِّ. [9]
«و نکشید کسی را که خداوند کشتن وی را حرام نموده است؛ مگر به حقّ!»
وَ الَّذِینَ لایَدْعُونَ مَعَ اللَهِ إِلَـٰهًا ءَاخَرَ وَ لیَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَهُ إِلّا بِالْحَقِّ وَ لیَزْنُونَ وَ مَن یَفْعَلْ ذَ'لِکَ یَلْقَ أَثَامًا * یُضَـٰعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَـٰمَةِ وَ یَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا * إِلّا مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلا صَـٰلِحًا فَأُولَـٰٓـئِکَ یُبَدِّلُ اللَهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَـٰتٍ وَ کَانَ اللَهُ غَفُورًا رَّحِیمًا. [10]
«و (بندگان خداوند رحمن) کسانی هستند که: با الله معبود دیگری را نمیخوانند. و نفس محترمی را که خداوند کشتن او را حرام نموده است مگر به حقّ نمیکشند، و زنا نمینمایند. و کسی که این عمل را انجام دهد، به کیفر و وِزر و وبال و عقاب آن خواهد رسید؛ بطوریکه عذاب او در روز بازپسین دو چندان میشود، و در آتش و عذاب با حال مذلّت و خواری و سرافکندگی، مخلّد میماند.مگر کسی که توبه کند و ایمان بیاورد و کار نیکو و شایسته انجام دهد؛ پس این گروه از مردم کسانی هستند که خداوند بدیهای آنها را به نیکیها تبدیل میکند، و خداوند پیوسته آمرزنده و مهربان است.»
حرمت سقط جنین در شریعت مقدّس اسلام
و علاوه بر عموماتی که ذکر شد و در آنها بطور کلّی قتل نفس محترمه را چه اولاد انسان باشد و چه غیر أولاد، حرام شمرده است؛ بطور خصوص در بسیاری از آیات، قتل اولاد را نهی کرده و آنرا حرام شمرده است.
همچون آیه: قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُوٓا أَوْلَـٰدَهُمْ سَفَهًا بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللَهُ افْتِرَآءً عَلَی اللَهِ قَدْ ضَلُّوا وَ مَا کَانُوا مُهْتَدِینَ. [11]
«حقّاً خسارت کردهاند و زیان بردهاند کسانی که از روی سفاهت و نادانی اولادشان را کشتند؛ و از روی افتراء و دروغ آنچه را که خدا به ایشان روزی نموده است، بر خودشان حرام کردند. حقّاً ایشان گمراه شدهاند؛ و اینطور نیست که از هدایت یافتگان باشند.»
و همچون آیه: قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیکُمْ أَلّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا وَ بِالْوَ'لِدَیْنِ إِحْسَـٰـنًا وَ لتَقْتُلُوٓا أَوْلَـٰدَکُم مِّنْ إِمْلَـٰقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ ـ الآیةَ. [12]
«بگو ـ ای پیغمبر ـ بیائید تا من آنچه را که خداوند شما بر شما حرام نموده است، برای شما بخوانم: آنکه هیچ چیزی را شریک خدا قرار ندهید ! و به پدر و مادرتان احسان نمائید ! و اولاد خود را از ترس فقر و ضعف اندوخته و از بین رفتن سرمایه نکشید ! زیرا که ما هستیم که شما و آنان را روزی میدهیم.» ـ تا آخر آیه.
و همچون آیه: وَ لاتَقْتُلُوٓا أَوْلَـٰدَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلَـٰقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئًا کَبِیرًا. [13]
«و فرزندان خود رااز ترس تهیدست شدن واز بین رفتن سرمایه، و حملهور شدن سلطان فقر و فلاکت نکشید ! زیرا که ما ایشان و شما را روزی میدهیم؛ حقّاً کشتن آنان گناهی بزرگ و خطائی سترگ است.»
و همچون آیه: وَ إِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ * بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ. [14]«و زمانیکه از مَوْءُودَة (بچّهای که زنده در زیر خاک دفن کنند) پرسیده شود که: به چه جرمی و جنایتی او کشته شده است؟»
اینها همه آیاتی است که دلالت بر حرمت قتل فرزند دارد؛ خواه فرزند بزرگ باشد خواه کوچک، خواه پسر باشد خواه دختر، خواه ناقص الخلقه و عقب افتاده باشد خواه تامّ الخلقه و کامل.
و علیهذا بچّهای که از مادر متولّد گردد و نابینا و یا ناشنوا و یا مقطوع الید، و یا دیوانه و مجنون باشد، و یا به هرگونه عیبی از عیوب و نقصی از نقائص مبتلا باشد، نه پدر و نه مادر، و نه دولت و نه حاکم، و نه هیئت پزشکی و نه غیرهم، حقّ کشتن و از بین بردن این بچّه را ندارند؛ خواه بوسیله آلت قتّاله باشد، خواه بوسیله تزریق داروی سمّی، خواه بوسیله استنشاق گاز، خواه بوسیله ذوب نمودن در اسید، خواه بوسیله اشعّههای مهلکه، و خواه به هر وسیله دیگری که بعداً کشف شود.
اینها مخلوق خدا هستند. و خدا اذن و اجازه کشتن را نداده است. این کشتن، قتل نفس است. و در قتل نفس، خداوندِ خالق نفس، بین نفس انسانِ صحیح و معیب، و زن و مرد، و مریض و سالم، و عاقل و مجنون، و کوچک و بزرگ فرقی نگذاشته است. و به قتل نفس عمدی هر طور باشد وعده خلود در آتش دوزخ را داده است.
انتحار و خودکشی قتل نفس است؛ و در اسلام حرام و ممنوع
بلکه انسان اختیار نفس خودش را هم ندارد. و خودکشی گرچه بواسطه تنگدستی و شدّت فقر، و زندانی شدن متمادی، و ورود مصائب گوناگون باشد حرام است؛ کسی که به انتحار دست میزند درجهنّم میرود، و در آنجا طبق آیه قرآن مخلّد است.
عموم و إطلاق آیاتی که دلالت برحرمت قتل نفس عمدی دارد،
شامل قتل انسان نفس خودش را، و شامل قتل نفس غیر میشود.
أَنَّهُو
مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأرْضِ
فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَآ
أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا
[15] بخوبی و روشنی دلالت بر حرمت انتحار هم میکند.
و علاوه آیه کریمه: وَ أَنفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَهِ وَ لاتُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ وَ أَحْسِنُوٓا إِنَّ اللَهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ [16] دلالت بر این مدّعی دارد.
فلهذا اگر دشمن بخواهد انسان را دستگیر کند و برای إقرار و اعتراف شکنجه نماید، انسان حقّ خوردن و بلعیدن قرصهای سمّی که فوراً او را میکشد (گر چه بدون درد و التهاب باشد) ندارد؛ اگر چه آن شکنجه با شدیدترین وجهی صورت پذیرد و منجرّ به قتل صعب و کشتن و قطعه قطعه شدن انسان گردد.
انسان برای فرار از قتل شدیدتر، نمیتواند اختیاراً دست به انتحار خفیفتر بزند. اگر دشمن، انسان را در اطاقی محبوس نموده است و میخواهد انسان را در دریا و رودخانه غرق کند، انسان حقّ ندارد شیر گاز اطاق را باز کرده و خودش را به استنشاق گاز مسموم هلاک کند؛ گرچه این عمل نسبت به غرق شدن آسانتر باشد.
لشکریان مسلمان که درکشتی نشسته وآماده نبرد و جنگ با کفّارند، اگر کفّار کشتی آنان را با نفت و بنزین، و یا پرتاب موشک، و یا سائر آلات مُحرِقه آتش بزنند، و مسلمین سوختن و آتش گرفتن خود را در برابر دیدگان خود همچون آفتاب روشن ببینند، حقّ ندارند برای فرار از سوختگی، خود را به دریا پرتاب کنند و غرق شدن را اختیار نموده و به دست خود بدینگونه جان سپرند.
اگر مریضی مبتلا به بعضی از امراض مهلکه و صعب شده است، مانند بعضی از اقسام سرطان که حقّاً حیات برای او جز تلخی چیزی نیست، حقّ ندارد انتحار کند؛ و به دوست پزشک معالج و یا به پرستار رفیق و صمیمیاش توصیه کند تا زودتر از اجل طبیعی موعود و مرگ معهود، وی را با تزریق راحت کند. اینها همه قتل نفس است؛ و حرام و ممنوع.
سرّ حرمت انتحار و خودکشی در اسلام
ادامه دارد.....
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
[5] ـ «المیزان فی تفسیر القرءَان» ج 19، ص 279
[6] ـ آیه 92 و 93، از سوره 4: النّسآء
[7] ـ آیه 32، از سوره 5: المآئدة
[8] ـ آیۀ 29 و 30، از سوره 4: النّسآء
[9] ـ قسمتی از آیه 151، از سوره 6: الانعام و صدر آیه 33، از سوره 17: الإسرآء
[10] ـ آیات 68 تا 70، از سوره 25: الفرقان
[11] ـ آیه 140، از سوره 6: الانعام
[12] ـ صدر آیه 151، از سوره 6: الانعام
[13] ـ آیه 31، از سوره 17: الإسرآء
[14] ـ آیه 8 و 9، از سوره 81: التّکویر
[15] ـ قسمتی از آیه 32، از سوره 5: المآئدة؛ و در ص 21 از همین کتاب ترجمهاش ذکر شد.
[16] ـ آیه 195، از سوره 2: البقرة: «و در راه خدا انفاق کنید ! و با دستهای خودتان خود را در تهلکه نیفکنید ! و نیکی بنمائید که خداوند نیکوکاران را دوست دارد».